عنوان مقاله :
بررسي اثرات تبليغات و اجبار به رفتار صرفهجويانه بر مصرف آب با توجه به تعاملات اجتماعي مصرفكنندگان
عنوان به زبان ديگر :
Investigating the effects of advertising and forcing frugal behavior on water consumption with regard to social interactions of consumers
پديد آورندگان :
موسوي، فرزاد دانشگاه فردوسي مشهد , صالح نيا، نرگس دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم اداري و اقتصادي - گروه اقتصاد , سيفي، احمد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم اداري و اقتصادي - گروه اقتصاد , اصغرپور ماسوله، احمدرضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه جامعه شناسي
كليدواژه :
مصرف آب , فرآيند انتشار , تعاملات اجتماعي , تبليغات , اجبار
چكيده فارسي :
كمبود منابع آب تجديدپذير در ايران، برخي از پژوهشگران را به مطالعه و بررسي سياستهاي مناسب براي كاهش مصرف آب وادار كرده است. سياستهاي تبليغاتي (آگاهسازي مصرفكننده در جهت اتخاذ رفتار مناسب از روي اختيار) و سياستهاي اجبار به داشتن رفتار صرفهجويانه (از طريق الزامات قانوني يا فني مانند نصب كنتورهاي هوشمند) دو نمونه از اين سياستها هستند. اكثر مطالعات، تعاملات اجتماعي ميان مصرفكنندگان آب خانگي و تغيير و تحول رفتار مصرفي آنان را در مدلهاي خود لحاظ نميكنند كه اين امر باعث ضعف اساسي مدل ميشود. لذا اين مطالعه با مدلسازي تعاملات اجتماعي سعي در تدوين يك چهارچوب مبتني بر عامل به كمك فرآيند انتشار براي بررسي بهتر رفتار مصرف آب دارد. مدل مبتني بر عامل طراحي شده، براي مصرفكنندگان آب خانگي شهر شيراز و با توجه به دادههاي 1397-1384 كاليبره و از آن براي شبيهسازي هر يك از سناريوها براي سالهاي بعد استفاده ميشود. نتايج نشان ميدهد كه با افزايش تبليغات در سال شروع فرآيند شبيهسازي، بهبود مناسبي در نسبت افراد داراي رفتار همكارانه و مصرف در سالهاي پس از آن ايجاد خواهد شد. همچنين در مورد اجبار مصرفكنندگان به اتخاذ رفتار صرفهجويانه، نيازي به وادار كردن همهي مصرفكنندگان (بالاي يك حد مشخص مصرف) نيست بلكه بهتر است صرفا افراد با رفتار غير همكارانه (و با مصرف بالاتر از يك حد مشخص) را مجبوركرد، زيرا پيروي از رفتار شبكه همجوار باعث توزيع رفتار همكارانه در كل سيستم خواهد شد و به سبب آن صرفهجويي مناسبي در كل مصرف آب صورت خواهد گرفت.
چكيده لاتين :
Introduction: In order to achieve sustainable development, it is necessary to actively manage the increasing consumption of water resources. In this regard, from the economic point of view, possible policies for water crisis management are presented in the form of increasing the supply and controlling the demand. For Iran, policy-makers have focused more on the supply side and the production of water and less on the demand management.
This study attempts to design a model for the behavioral characteristics of residential water consumers in terms of their social interactions (i.e., the effect of social networks on the consumption behavior) and to simulate the actual water demand in Shiraz City.
Theoretical framework
Description of the base model: Two types of consumption behaviors, cooperative (C) or non-cooperative (NC), have been considered for residential water consumers. Using the individual's social environment, economic and climatic variables (such as temperature) and the diffusion process model, the tendency to one of these two behaviors is determined. There is an optimal social consumption for each household according to its social environment. Depending on the type of the behavior and the optimal consumption, the household adjusts its demand in the next period. To determine the agent’s water consumption behavior according to the corresponding social network, the following utility functions are formulated:
عنوان نشريه :
سياست گذاري اقتصادي