پديد آورندگان :
صبوري، سوگل دانشگاه غيرانتفاعي حكمت رضوي، مشهد، ايران , طالبيان شريف، جعفر دانشگاه فردوسي - گروه روانشناسي، مشهد، ايران , عبدخدايي، محمدسعيد دانشگاه فردوسي - گروه روانشناسي، مشهد، ايران
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر با هدف پيش‌بيني افسردگي بر اساس تفكر انتقادي و ادراك خويشتن در زنان و مردان شهر مشهد صورت گرفت. روش پژوهش: پژوهش از نوع توصيفي-همبستگي بود. به همين منظور از بين مردان و زنان شهر مشهد كه در سال 1400-1399 ساكن اين شهر بودند به صورت غير تصادفي و در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و بر اساس جنسيت در دو گروه قرار گرفتند. سپس جهت بررسي ضمن اندازه‌گيري ميزان افسردگي در بين مردان و زنان شهر مشهد، عوامل مرتبط با افسردگي (جنسيت، وضعيت تأهل، وضعيت اشتغال، ميزان تحصيلات) شناسايي شده و همچنين ارتباط بين تفكر انتقادي و ادراك خويشتن بر ميزان افسردگي در بين 200 نفر از مردان و زنان اين شهر مطالعه شد. براي دستيابي به اين هدف، برگه اطلاعات جمعيت شناختي، پرسشنامه افسردگي (بك، 1961)، پرسشنامه تفكر انتقادي (واتسون-گليزر، 1980) و پرسشنامه ادراك از خود (پورحسين، 1386) به عنوان ابزار پژوهش در مورد هر دو گروه مورد اجرا قرار گرفت. در پايان داده‌هاي به دست آمده با روش‌هاي آماري همبستگي و رگرسيون به وسيله نرم افزار SPSS، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: نتايج به دست آمده از تحليل داده‌ها نشان داد كه يك همبستگي قوي بين اين دو متغير افسردگي و ادراك خويشتن، بين تفكر انتقادي و افسردگي وجود دارد. همچنين تحليل يافته‌ها نشان داد بين ادراك خويشتن و تفكر انتقادي با افسردگي رابطه معناداري وجود دارد (0/05=P)؛ نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه ادراك خويشتن 24 درصد از واريانس را تبيين مي‌كند و ادراك خويشتن و تفكر انتقادي 28 درصد از واريانس را تبيين مي‌كند و فرضيه پژوهش معنادار است. نتيجه‌گيري: به طور كلي با توجه به نتايج به دست آمده از يافته‌هاي پژوهش مي‌توان گفت بين دو متغير اين پژوهش، تفكر انتقادي و ادراك خويشتن با هم سهم بيشتري از هر كدام به تنهايي در پيش‌بيني افسردگي دارد.
چكيده لاتين :
Aim: The aim of this study was to predict depression based on critical thinking and self-perception in men and women in Mashhad. Method: The research was descriptive-correlational. For this purpose, among the men and women of Mashhad who lived in the city in 1400-1399 were randomly selected and available as a research sample and were divided into two groups based on gender. Then, to measure the rate of depression among men and women in Mashhad, factors related to depression (gender, marital status, employment status, level of education) were identified and also the relationship between critical thinking and self-perception of depression among 200 people. The men and women of this city were studied. To achieve this goal, demographic information sheet, Depression Inventory (Beck, 1961), Critical Thinking Questionnaire (Watson-Glaser, 1980) and Self-Perception Questionnaire (Pourhossein, 2007) were used as research tools for both groups. Finally, the obtained data were analyzed by statistical methods of correlation and regression by SPSS software. Results: Findings from data analysis showed that there is a strong correlation between these two variables of depression and self-perception, between critical thinking and depression. The results of regression analysis showed that self-perception explains 24% of the variance and self-perception and critical thinking explain 28% of the variance and the research hypothesis is significant. Conclusion: The analysis of the findings also showed that there is a significant relationship between self-perception and critical thinking with depression. In general, according to the results of the research findings, it can be said that between the two variables of this study, critical thinking and self-perception together have a greater share of each in predicting depression.
