عنوان مقاله :
نوزايي اسلامي و انسانگرايي ديني در قرن چهارم هجري
عنوان به زبان ديگر :
Islamic Renaissance and Religious Humanism in the 4th Islamic Century
پديد آورندگان :
شريعتمداري، حميدرضا دانشگاه اديان و مذاهب قم - دانشكده شيعه شناسي
كليدواژه :
انسان گرايي ديني , نوزايي اسلامي , ابوحيان توحيدي , قرن چهارم هجري , اومانيزم , رنسانس
چكيده فارسي :
قرن چهارم را دورهي نوزايي اسلامي، و گاهي ميان پردهي شيعيِ ايراني در تاريخ اسلام ميدانند. در اين روزگار، شاهد زايش نوعي انسانگرايي هستيم كه حتما تحت تأثير مؤلفههاي ايراني و شيعي بوده است. اين انسانگرايي همچون اومانيزم اروپا در رنسانس قرن پانزدهم، بيشتر جنبه ادبي دارد تا فلسفي، اما بر خلاف آن، سمت و سوي ديني دارد. روايتگر و در عين حال، يكي از بازيگران اصليِ اين انسانگرايي ابوحيان توحيدي است كه هم فلسفهدان است، هم اديبي در طراز بالا، اما آنچه در اين نوشتار، مورد توجه است، گرايشهاي انساني وي و نيز تقريرهاي اوست از انسانگرايي اين دوره. در اين نوشتار ميخواهيم ويژگيها ودرونمايههاي اين انسانگرايي را كه قرنها پيش از نوزاييِ مغرب زمين رخ داده و چه بسا در آن نيز اثرگذار بوده است، بازبشناسيم ودر عين حال، تفاوتهاي آن را با همتاي اروپايياش نشان دهيم.
هم اديبي در طراز بالا، اما آنچه در اين نوشتار، مورد توجه است، گرايشهاي انساني وي و نيز تقريرهاي اوست از انسانگرايي اين دوره. در اين نوشتار ميخواهيم ويژگيها ودرونمايههاي اين انسانگرايي را كه قرنها پيش از نوزاييِ مغرب زمين رخ داده و چه بسا در آن نيز اثرگذار بوده است، بازبشناسيم ودر عين حال، تفاوتهاي آن را با همتاي اروپايياش نشان دهيم.
چكيده لاتين :
The fourth Islamic century is considered as the Islamic Renaissance and sometimes as Iranian and Shi’ite intermission in the Islamic history. In this period, we can realize a renaissance of a kind of humanism that is undoubtedly influenced by Shi’ite and Iranian components. This Renaissance was like its counterpart in the Europe in the 15th century, literal more than philosophical, but otherwise, was religious. The narrator and one of the actors of this humanistic thought is Abu-Hayyan Al-Tawhidi. He was philosopher and literary man in high level, but this article merely aims to reflect his humanistic approaches and his quotes and reports of the humanistic attitudes of his time. We want to realize the characteristics of this humanistic idea that occurred some centuries before Western humanism and probably affected it. We try to recognize their similarities and deference.
عنوان نشريه :
دين و دنياي معاصر