اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر خستگي و دلزدگي مادران مراقب كودكان كم‌توان عقلاني شديد و عميق در دوره كوويد-19

مادران كودكان مبتلا به ناتواني ذهني شديد و عميق در دوره كوويد19 از مشكلات روان‌شناختي در رنج هستند. هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر خستگي و ملال در مادران كودكان داراي ناتواني ذهني عميق و شديد در دوره كوويد19 بود. روش پژوهش نيمه‌آزمايشي با طرح پيش آزمونپس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري اين پژوهش را كل مادران مراقب كودكان مبتلا به ناتواني ذهني شديد و عميق شهرستان رزن در سال 1399 تشكيل دادند. در اين پژوهش از طريق روش نمونه‌گيري در دسترس 84 مادر ملاك ورود به پژوهش را داشتند. از ميان آنان 22 مادر داراي شدت علائم خستگي و ملال بودند كه در دو گروه آزمايش و گواه به صورت تصادفي جايگزين شدند. براي جمع‌آوري داده‌ها از مقياس ‌ارزيابي خستگي (AFS؛ دي‌وريس و همكاران، 2003) و مقياس چندبعدي حالت ملال (MBS؛ فاهلمنو همكاران، 2009) استفاده شد. براي گروه آزمايش آموزش تنظيم هيجان در 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در حين جلسات، آموزشي را دريافت نكردند. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر استفاده شد. نتايج نشان داد كه آموزش تنظيم هيجان بر كاهش خستگي و ملال در مادران كودكان مبتلا به ناتواني ذهني شديد و عميق اثربخش بوده است (0.05 p). با توجه به نتايج، آموزش تنظيم هيجان براي كاهش خستگي و ملال مادران كودكان مبتلا به ناتواني ذهني شديد و عميق در دوره كوويد19 پيشنهاد مي‌شود