عنوان مقاله :
لقاح آزمايشگاهي در موش: تنوع نژادي درون زاد و برون زاد در پاسخ به تحريك تخمك گذاري و تكوين جنين درمحيط آزمايشگاه
پديد آورندگان :
شاكرزاده ، ژاله دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زيست شناسي , موحدين ، منصوره دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده پزشكي - گروه آناتومي , عيدي ، اكرم دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زيست شناسي , حياتي رودباري ، نسيم دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زيست شناسي , پريور ، كاظم دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه زيست شناسي
كليدواژه :
لقاح آزمايشگاهي , تحريك تخمك گذاري , موش درون زاد و برون زاد , درمان ناباروري
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: موش رايجترين مدل حيواني در تحقيقات توليد مثلي است و به دنبال نياز ضروري به اين مطالعات و همچنين افزايش اهميت اصول اخلاقي در حيوانات، 4 سويۀ مختلف درونزاد و برونزاد با هدف انتخاب موش آزمايشگاهي كارآمدتر براي تحقيقات توليد مثلي، مورد ارزيابي قرار گرفت. روش بررسي: 60 سر موش ماده و 16 سر موش نر به وزن 25 تا 30 گرم و سن 6 تا 8 هفته از سويههاي Balb/C، NMRI،CD1 و C57 در مراحل مختلف جمعآوري تخمك و تكوين جنين تا مرحلۀ بلاستوسيست، در شرايط يكسان، مورد ارزيابي قرار گرفتند وكليۀ دادهها توسط آزمون chisquare تحليل شدند. يافته ها: در بين 4 سويه مختلف، به ترتيب بيشترين تا كمترين درصد زنده ماندن جنين مربوط به موشهاي CD1، NMRI، BALB/c و C57 و مقادير آنها به ترتيب برابر با 9/38، 4/14، 1/9 و 1/3 درصد بود. نتيجه گيري: با درنظرگرفتن نتايج تحريك تخمكگذاري و لقاح آزمايشگاهي، چنين نتيجه ميگيريم كه با يك روش يكسان، امكان حصول نتيجۀ بهينه وجود ندارد. نتايج نشان ميدهد كه بالاترين تعداد تكوين جنين تا مرحله 8 سلولي در موش برونزاد CD1 مشاهده شد و به نظر ميرسد كه اين سويه از موش، مدل مناسبتري براي مطالعات توليد مثلي است. همچنين استفاده از محيطهاي كشت متفاوت و درنظرگرفتن فواصل تزريق هورمون و ميزان آن، احتمالا ميتواند توليد جنين در شرايط آزمايشگاهي را بهبود بخشيده و گرفتن نتيجۀ دلخواه با استفاده حداقل تعداد حيوان را امكانپذير سازد.
عنوان نشريه :
فصلنامه علوم پزشكي دانشگاه آزاد تهران
عنوان نشريه :
فصلنامه علوم پزشكي دانشگاه آزاد تهران