عنوان مقاله :
بررسي تاريخي تحولات دانش اصول فقه در انديشه ديني اماميّه و استقلال آن از فقه و كلام
پديد آورندگان :
عبدالله پور ، اكرم دانشگاه پيام نور - دانشكده الهيات - گروه فقه و مباني حقوق اسلامي
كليدواژه :
اصولفقه , روششناسي , كلام , معرفت شناسي , استقلال گفتماني
چكيده فارسي :
شكلگيري دانش اصول به شيوۀ اجتهادي، در انديشۀ ديني اسلامي، چرخش و نقطۀ عطف بزرگي از فقهورزي پيشانظري به فقهورزي نهادي بهشمار ميرود كه در ميان اهل سنّت در اواخر سدۀ دوم هجري و با الرسالۀ شافعي و جمع ميان دو مدرسۀ فقه اهل رأي و قياس با فقه اهل حديث شروع شد. شكلگيري و تدوين اين دانش در اماميّه توسط علماي مدرسۀ ديني بغداد انجام گرفت و متفاوت از اهل سنّت بود بدين صورت كه با دو دانش فقه و كلام در ارتباط و تداخل تنگاتنگ بود و تلاش براي استقلال آن از اين دو دانش نيز توسط همين مدرسه صورت گرفت و برخلاف اهل سنّت، بر اساس تقدّم معرفتشناسي بر روششناسي بنيانگذاري شده است. مسئله اين نوشتار تبيين فرآيند شكلگيري اصول فقه به شيوۀ اجتهادي در انديشه اماميّه و تفاوت كلي آن با اهل سنّت است كه به منظور فراهم كردن شناختي متقارن و دوسويه از انديشه اصولي اماميّه انجام ميگيرد بدين معني كه در كنار توجه به مباحث و مباني نظري و معرفتي، نيمنگاهي هم به عوامل غيرمعرفتي در شكلگيري آن داشته باشد. اين نوشتار، به روش توصيفيتحليلي بر پايۀ منابع كتابخانهاي، روند تأسيس، تدوين و استقلال دانش اصول از فقه و كلام را مورد بررسي قرار ميدهد و برخلاف رويه معمول كه صرفا به مباحث معرفتي ميپردازند، سعي ميكند علّت تأخر شكلگيري آن از اصول فقه اهل سنّت، همچنين تأخر روششناسي آن از معرفتشناسي را تبيين ميكند كه درنهايت به تحولات سياسي و اوضاع اجتماعي اماميّه در دورۀ ميانه مربوط ميشود.
عنوان نشريه :
مطالعات تطبيقي فقه و اصول
عنوان نشريه :
مطالعات تطبيقي فقه و اصول