عنوان مقاله :
قطعي الدلالۀ بودن عمومات قرآن از منظر مذاهب اسلامي
پديد آورندگان :
نريمانپور ، مهدي مدرسه عالي و دانشگاه شهيد مطهري , موسوي ، محمدصادق مدرسه عالي و دانشگاه شهيد مطهري
كليدواژه :
دلالت , عمومات , قطعي بودن , تأخير بيان , مداليل استعمالي , تبادر , زبان و ادبيات عرب
چكيده فارسي :
در اصولفقه معروف است كه علما ادله را از حيث قطعي يا ظنيبودن كنكاش ميكنند. از آن جمله ادله، عمومات قرآن است. عمومات قرآن از حيث سند به اجماع مسلمين، قطعي است؛ اما از حيث دلالت محل نزاع است؛ نزاعي پُردامنه كه از قديم رايج بوده است. اين بحث در ميان متأخران شيعه بهدليل آنكه ظنيبودنِ دلالت عمومات ارسال، مسلّم تلقي شده، از كنكاش علما بهدور مانده است؛ گرچه در ميان علماي اهلسنت متروك نمانده و در كتب مختلف مورد مناقشه بوده است. بنابر ديدگاه جمهور علماي فريقين، عمومات قرآن از ظنون معتبره بهشمار ميآيد. در مقابل اين ديدگاه مشهور، از شيعه، شيخ مفيد، سيد مرتضي، شيخ طوسي و برخي از معاصران و از اهلسنت، شاطبي، ابنتيميه و غالب علماي حنفي و معتزله قائلاند كه دلالت عام، قطعي است. مطابق استقراء صورتگرفته، سه دليل در قطعيبودنِ دلالت عمومات وجود دارد: عدم جواز تأخير بيان از وقت خطاب، قطعيبودنِ مداليل استعمالي و تبادر معاني موضوعٌله. در اين پژوهش با مطالعه مقارن ميان فريقين، به تبيين مباني اين نظريه پرداخته شده است. به نظر مي رسد، نظريه قطعيبودنِ دلالت عمومات داراي پشتوانهاي قوي است و هر سه دليلي كه براي اين ديدگاه مطرح شده است، قابلدفاع و موجهاند؛ چراكه مطابق هر سه دليل، مخصصات منفصل برخلاف اسلوب زبان و ادبيات عرب هستند و وجه مخالفت آن، اين است كه بنابر قواعد زبان عربي، متكلم بدون نصب قرينه نميتواند خلاف معناي متبادر را اراده كند و عدول از اين قاعده منجر به تجهيل و تلبيس، تكليف به ما لايطاق و بلافايدهبودن كلام مي شود.
عنوان نشريه :
جستارهاي فقهي و اصولي
عنوان نشريه :
جستارهاي فقهي و اصولي