بررسي ارتباط مقياس (DASS) و هارمون جونز (DARQ) با سرو صدا در كارگران صنعت فولادسازي اصفهان

مقدمه: يكي از عوامل زيان‌آوري كه افراد شاغل در اين صنايع به‌طورجدي با آن مواجه دارند صداي بالاتر از حد مجاز است. در صنعت فولاد گستره وسيعي از تجهيزات و ماشين‌آلات در فرآيند توليد مورداستفاده قرار مي‌گيرند كه از منابع صداي آزاردهنده محسوب مي‌گردند. صدا داراي اثرات زيان‌بار فوري و تأخيري در روند تمركز، توجه، افزايش فشارخون و ... است. هدف اين پژوهش بررسي تأثير سروصدا در دو محدوده متفاوت در دو گروه شاهد و مورد با دسته‌بندي مجاز (بين dB60 تا dB85) و غيرمجاز (بالاتر از dB85) در صنايع فولادي داراي سروصدا است. روش ‌بررسي: اين مطالعه به‌صورت مقطعي و در صنايع فولادي اصفهان روي 300 نفر از كارگران انجام پذيرفت. ارزيابي محيطي صدا به‌منظور تعيين توزيع تراز فشار صوت بر اساس استاندارد ISO 9612 در واحدهاي توليدي شركت انجام شد. در اين روش با استفاده از 3 پارامتر تعداد افراد در معرض، زمان مواجهه و فاكتور وزني متناظر با تراز فشار صوت با رعايت زمان 30 دقيقه محاسبه شد. جهت پيش‌بيني وضعيت رواني افراد از پرسش‌نامه DASS42 و هارمون جونز (DARQ) جهت اندازه‌گيري شدت حالات خلقي و ميزان برانگيختگي استفاده گرديد. تجزيه‌وتحليل داده‌هاي جمع‌آوري‌شده با استفاده از نرم‌افزار آماري SPSS (ver22) صورت گرفت. يافته‌ها: بر اساس يافته‌هاي پژوهش عامل سن بر روي افسردگي، عامل وضعيت تأهل بر روي اضطراب و عامل نوبت‌كاري بر روي ميزان استرس و ناهماهنگي شناختي كاركنان اثرگذاري معناداري نشان داد. ميانگين متغير استرس در گروه مورد به‌طور معناداري بيشتر از گروه شاهد بود (p 0.001) كه اين موضوع نشان‌دهنده‌ي اثرگذاري تراز شدت صوت بر روي افزايش ميزان استرس و ناهماهنگي شناختي كارگران در محيط پرسروصدا است. با افزايش مواجهه با صدا، استرس اين افراد كاهش يافت (p 0.05). نتيجه‌گيري: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار بين تراز شدت صوت و استرس و ناهماهنگي شناختي كارگران در گروه مورد لازم است اقدامات پيشگيرانه مؤثر جهت جلوگيري از آسيب‌هاي رواني و حفظ سلامت كارگران در اين صنعت صورت گيرد. به‌منظور كاهش صدا، تعدادي راهكارهاي قابل‌اجرا پيشنهادشده كه شامل برنامه‌ريزي فضايي، انتخاب مصالح مناسب، كنترل آلودگي صوتي مربوط به خارج از ساختمان، كنترل آلودگي صوتي مربوط به داخل ساختمان و آموزش است.مقدمه: يكي از عوامل زيان‌آوري كه افراد شاغل در اين صنايع به‌طورجدي با آن مواجه دارند صداي بالاتر از حد مجاز است. در صنعت فولاد گستره وسيعي از تجهيزات و ماشين‌آلات در فرآيند توليد مورداستفاده قرار مي‌گيرند كه از منابع صداي آزاردهنده محسوب مي‌گردند. صدا داراي اثرات زيان‌بار فوري و تأخيري در روند تمركز، توجه، افزايش فشارخون و ... است. هدف اين پژوهش بررسي تأثير سروصدا در دو محدوده متفاوت در دو گروه شاهد و مورد با دسته‌بندي مجاز (بين dB60 تا dB85) و غيرمجاز (بالاتر از dB85) در صنايع فولادي داراي سروصدا است. روش ‌بررسي: اين مطالعه به‌صورت مقطعي و در صنايع فولادي اصفهان روي 300 نفر از كارگران انجام پذيرفت. ارزيابي محيطي صدا به‌منظور تعيين توزيع تراز فشار صوت بر اساس استاندارد ISO 9612 در واحدهاي توليدي شركت انجام شد. در اين روش با استفاده از 3 پارامتر تعداد افراد در معرض، زمان مواجهه و فاكتور وزني متناظر با تراز فشار صوت با رعايت زمان 30 دقيقه محاسبه شد. جهت پيش‌بيني وضعيت رواني افراد از پرسش‌نامه DASS42 و هارمون جونز (DARQ) جهت اندازه‌گيري شدت حالات خلقي و ميزان برانگيختگي استفاده گرديد. تجزيه‌وتحليل داده‌هاي جمع‌آوري‌شده با استفاده از نرم‌افزار آماري SPSS (ver22) صورت گرفت. يافته‌ها: بر اساس يافته‌هاي پژوهش عامل سن بر روي افسردگي، عامل وضعيت تأهل بر روي اضطراب و عامل نوبت‌كاري بر روي ميزان استرس و ناهماهنگي شناختي كاركنان اثرگذاري معناداري نشان داد. ميانگين متغير استرس در گروه مورد به‌طور معناداري بيشتر از گروه شاهد بود (p 0.001) كه اين موضوع نشان‌دهنده‌ي اثرگذاري تراز شدت صوت بر روي افزايش ميزان استرس و ناهماهنگي شناختي كارگران در محيط پرسروصدا است. با افزايش مواجهه با صدا، استرس اين افراد كاهش يافت (p 0.05). نتيجه‌گيري: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار بين تراز شدت صوت و استرس و ناهماهنگي شناختي كارگران در گروه مورد لازم است اقدامات پيشگيرانه مؤثر جهت جلوگيري از آسيب‌هاي رواني و حفظ سلامت كارگران در اين صنعت صورت گيرد. به‌منظور كاهش صدا، تعدادي راهكارهاي قابل‌اجرا پيشنهادشده كه شامل برنامه‌ريزي فضايي، انتخاب مصالح مناسب، كنترل آلودگي صوتي مربوط به خارج از ساختمان، كنترل آلودگي صوتي مربوط به داخل ساختمان و آموزش است.