عنوان مقاله :
«ملال اگزيستانسيال » در كاراكتر «ايوانف»؛ خوانشي بر اساس آراء مارتين هايدگر
عنوان به زبان ديگر :
Existential Boredom in ivanov a character in achekhov s play Areading based on Martin Heidegger s views
پديد آورندگان :
ربي، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي -گروه فلسفه، تهران، ايران , حسيني، مالك دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي -گروه فلسفه، تهران، ايران , اميني، رحمت دانشگاه تهران - دانشكده هنرهاي نمايشي و موسيقي - پرديس هنرهاي زيبا
كليدواژه :
ملال اگزيستانسيال , مارتين هايدگر , ايوانف , چخوف
چكيده فارسي :
ملال يكي از معضلات اساسي زندگي انسان امروز است. بعضي آن را حاصل فراغت بسيار و عدهاي، بيماري ميدانند كه براي هركسي امكان وقوعش محتمل است. در نمايشنامههاي چخوف، ملال يكي از ويژگيهاي غالب شخصيتها است. آدمهاي او ملول هستند و اين ملال لزوماً مرجع مشخصي ندارد. بسياري از ناقدان آن را حاصل شكل خاصي از زندگي روسي در آن دوره ميدانند. چند دهه بعد، هايدگر در يكي از رسالههاي معتبرش ملال را يكي از ويژگيهاي اگزيستانسيال انسان ميداند كه ريشه در دازاين او دارد. بهعبارتي، ملال را حال ويژهاي مينامد كه مختص به هستي و انسان است. هايدگر ملال را در سه سطح متفاوت تعريف ميكند كه بهنسبت عمقشان باهم متفاوت هستند. ملال اگزيستانسيال را ملالي عميقتر ميداند و ما را به سرچشمههاي وجوديمان هدايت ميكند. اين پژوهش نشان ميدهد كه ملال ايوانف بيشتر از آنكه ملالي ناشي از نوع خاصي از زندگي روسي يا وضعيت روانشناختي او باشد، ملالي وجودي است. آنچه ناگهان او را فراميگيرد، فلج ميكند و بعد در برابر همهي امكانات وجودياش قرار ميدهد.
چكيده لاتين :
Boredom is one of the major dilemmas of the 21-century man. Some consider this the result of excessive leisure and some as a specific disease that may be afflicted by anyone. In Chekhov’s plays, boredom is one of the predominant features of characters; these characters are bored, and this boredom does not necessarily maintain a particular cause. Many critics deem this as a consequence of a special Russian lifestyle of that period. Decades later, Heidegger in one of his creditable theses considers boredom the existential feature of human which has roots in their Dasein. In fact, to Heidegger, boredom is specific to human’s individual existence. Heidegger defines boredom in three diverse levels which vary in terms of their depth, and he identifies the existential boredom as a boredom which is the deepest one and leads us to our existential origins. In this research, it has been illustrated that Ivanov’s boredom represents his existential boredom rather than the boredom which stems from a special Russian lifestyle or his psychological status; the boredom which suddenly enfolds him, cripples him, and subsequently exposes him to all potentials of his existence.
عنوان نشريه :
نامه هنرهاي نمايشي و موسيقي