شماره ركورد :
1282306
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي يك شعر از علي باباچاهي و شمس لنگرودي بر اساس نظريه ي ريزوماتيك ژيل دلوز
پديد آورندگان :
خواجات ، بهزاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز
از صفحه :
4
تا صفحه :
24
كليدواژه :
دلوز , گاتاري , باباچاهي , لنگرودي , ساختار ريزومي , ساختار درختي , پسامدرن
چكيده فارسي :
ژيل دلوز(Gilles Deleuse) از متفكران بنام معاصر است كه نظريه ي ريزوماتيك او(كه در مقابل نظريه ي درختي قرار مي گيرد) همواره از سوي انديشمندان مورد توجه و واكاوي قرار گرفته است.دلوز و فلكس گاتاري( Flex Guattari) بمثابه ي دو فيلسوف پساساختارگرا سال ها با يكديگر همكاري كرده و به بسط اين نظريه در سويه هاي مختلف پرداخته اند.البته دامنه ي آراي دلوز وسيع است و به مباحث مختلفي مرتبط مي شود.طبق اين نظريه (كه به سامانه هاي معرفتي و هنري مختلف قابل تعميم است)انگاره هاي معطوف به كليت يكپارچه، تك ريشه اي و تمركزگرا مورد بازبيني قرار گرفته و به جاي آن بافتار غيرخطي،تجربه ورز و سيال و متكثر مي نشيند.از سوي ديگر در شعر پسامدرنيستي ايران كه از اوايل دهه ي هفتاد خورشيدي اعلام حضور مي كند، اين رويكردها و چالش ها چه از نظر تجارب شاعران و چه در مباحث نظري و بوطيقاي شعر دوران، مشهود و مبسوط است و بدين ترتيب مي توان براي فهم بهتر هويت شعر پسامدرنيستي در مقابل شعر سنتي و حتي مدرن از اين نظريه مدد گرفت. در اين مقاله ضمن تشريح آراي دلوز درخصوص رويكرد ريزوماتيك در مقابل درختي، دو شعر از اين دو نحله ي فكري و ادبي در شعر امروز به طور تطبيقي بررسي و تلاش شده است كه مهم ترين تفاوت هاي اين دو شيوه بر حسب ده عنوان طبقه بندي و تشريح شود. علي باباچاهي، نماينده ي شعر پسامدرنيستي و شمس لنگرودي نماينده ي جرياني موسوم به ساده نويسي ، به دليل كثرت آثار،اشتهار و وزن ادبي انتخاب نگارنده براي توضيح اين وضعيت بوده اند.
عنوان نشريه :
قند پارسي
عنوان نشريه :
قند پارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت