عنوان مقاله :
شيرين، شهبانويي در خوزستان و ميانرودان يا شاهدختي در ارمنستان؟ (با نگاهي به تاريخنگاريهاي ايراني، سرياني، ارمني و رومي)
عنوان به زبان ديگر :
Shirin a Queen in Khuzestan or a Princess in Armenia
پديد آورندگان :
قاسمي پور، قدرت دانشگاه شهيد چمران اهواز - گروه زبان و ادبيات فارسي ، ايران
كليدواژه :
شيرين , خسرو , ارمنستان , خوزستان , نظاميِ گنجوي
چكيده فارسي :
با توّجه به اينكه سيماي شيرين در منابعِ تاريخي با سيماي داستانيِ او تفاوت دارد، در اين مقاله ابتدا به چگونگيِ جايگاه و موطن او در منابعِ كهنِ فارسي، سرياني، رومي و ارمني پرداختهايم؛ در منابعي همچون تاريخ بلعمي و شاهنامه، شيرينْ كنيز و محبوبۀ خسرو است و ذكري هم از موطن و اصالت او نيامده، امّا در منابعي دستهاوّل و همروزگار با خسرو و شيرينِ تاريخي، همچون رويدادنامۀ سرياني، تاريخ سبئوس، تاريخ تئوفيلاكت سيموكاتا، شيرينْ اهلِ خوزستان و نواحيِ جنوبِ غربيِ ايرانشهرِ عهدِ ساساني يا ميانرودان دانسته شده است. امّا اينكه چرا شيرين كه در روايات تاريخي، اهلِ جنوبِ غرب ايران يا خوزستان بوده و در رواياتِ ناحيۀ اران، مبدّل به شاهدختي ارمنستاني شده، برخاسته از چند پيشزمينه و دليلِ تاريخي دانستهايم بدين قرار: 1) روايتپردازانِ اين قصه خود اهلِ اين ناحيه بودهاند و او را از آنِ خود كردهاند؛ 2) خسروپرويز در مقطعي تاريخي در بردع و آذربايجان به سر برده و خاطرهاش در آن سامان باقي مانده؛ 3) شيرين خود از اهلِ نصارا و همكيشِ ارمنيان بوده؛ 4) احتمال خلط و التباس بين مكاني به نام «بيتآرامايه» و «ارمن» و جايگزيني تبارِ ارمني به جاي تبارِ آرامي براي شيرين هم هست. بنابراين قصهپردازانِ اران و ارمن، براي هويتسازي و همذاتپنداري او را بدانجا نقلِ مكان دادهاند.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز