رابطه علّي هوش فرهنگي و سرزندگي تحصيلي با يادگيري خودراهبر از طريق ميانجيگري اهمال كاري تحصيلي

The causal relationship between cultural intelligence and academic vitality with self-directed learning through academic procrastination

هدف پژوهش حاضر، آزمون الگوي رابطه علّي هوش فرهنگي و سرزندگي تحصيلي با يادگيري خود راهبر از طريق ميانجيگري اهمال كاري تحصيلي دانشجويان دختر دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول بود. روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دختر دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول بودند كه از بين آنها به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نمونه اي 354 نفري انتخاب شدند. براي سنجش متغيرهاي پژوهش از پرسشنامه هاي يادگيري خودراهبر فيشر و همكاران (2001 )، سرزندگي تحصيلي دهقاني زاده و حسين چاري (1391)، اهمال كاري تحصيلي سولومون و راتبلوم (1984) و هوش فرهنگي آنگ و همكاران (2004) استفاده شد. ارزيابي مدل پيشنهادي با استفاده از تحليل مسير انجام گرفت. نتايج نشان داد كه در كل نمونه، تمامي ضرايب مسير بين متغيرها از لحاظ آماري معني‌دار بودند. به‌علاوه مسيرهاي مستقيم هوش فرهنگي، سرزندگي تحصيلي و اهمال كاري تحصيلي به يادگيري خود راهبر از لحاظ آماري معني‌دار بودند. هم‌چنين مسيرهاي مستقيم هوش فرهنگي و سرزندگي تحصيلي به اهمال كاري تحصيلي نيز معني‌دار بودند. از سوي ديگر، نتايج نشان داد رابطه غيرمستقيم هوش فرهنگي و سرزندگي تحصيلي با يادگيري خودراهبر از طريق اهمال كاري تحصيلي معني‌دار بودند. در مجموع، نتايج پژوهش نشان داد كه به نظر مي رسد يادگيري خودراهبر پديده اي است كه از عوامل بسياري از جمله هوش فرهنگي، سرزندگي تحصيلي و اهمال كاري تحصيلي تاثير مي پذيرد.

Most societies today are undergoing educational reform because the need for self-study and which is essential in today's vibrant, transformed world of knowledge. Increasing production of knowledge, information and technology advances have made the knowledge life very short. It also necessitates the complexity of today's life and the unforeseen emerging issues, the overwhelming need for students to learn lifelong and to take immediate measures. Therefore, in order to overcome these conditions, instead of transferring a set of information to students, they must become self-directed learners who are up-to-date in learning, independent and autonomous in the field of science and knowledge. Self-directed learning enables students to update their knowledge and competencies even after leaving the formal education system. The purpose of this study was to test the causal relationship between cultural intelligence and academic vitality with self-directed learning through mediating role of academic procrastination in female students of Islamic Azad University of Dezful.