بررسي تاثير برند ‌رهبري بر شهرت سازماني؛ تبيين نقش ميانجي مشروعيت‌ سازماني

Investigating the effect of brand leadership on organizational reputation; Explain the mediating role of organizational legitimacy

بسياري از شركت‌ها و سازمان‌هاي امروزي، شهرت و مشروعيت خود را از نام و نشان مديران و رهبران خود دارند و مديران اين سازمان‌ها از نظر برند رهبري به عنوان يك الگو و نمونه براي ديگر مديران هستند. در حقيقت، مديران و رهبراني كه سبك مديريت و رهبري‌شان به يك برند تبديل شده است، تاثير فزاينده‌اي بر شهرت و مشروعيت سازمان تحت امر خود دارند. لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير برند رهبري بر شهرت سازماني با نقش ميانجي مشروعيت سازمان انجام پذيرفت. اين پژوهش براساس هدف كاربردي و به لحاظ روش، توصيفي پيماشي است. جامعه آماري پژوهش، شركت‌هاي دانش‌بنيان استان لرستان مي‌باشد، با توجه به اينكه حجم جامعه آماري محدود و مشخص مي‌باشد، از فرمول نمونه كوكران، نسبت به تعيين حجم نمونه استفاده شد و در سطح اطمينان 95% حجم نمونه برابر 340 نفر تعيين و به روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسشنامه‌هاي استاندارد استفاده گرديده‌است كه روايي و پايايي آن‌ها با روش اعتبار محتوا و آلفاي كرونباخ تاييد شد. براي آزمون فرضيات و تحليل داده‌ها از روش مدلسازي معادلات ساختاري و نرم افزار PLSاستفاده شد. نتايج پژوهش مبين آن است كه همه فرضيات تاييد شده است. نتيجه گيري: به عنوان يك نتيجه كلي بايد گفت، در شركت هاي دانش بنيان، با ايجاد برند رهبري، مشروعيت اين شركت ها افزايش يافته و از اين طريق موجب كسب شهرت و آوازه براي اين شركت ها خواهد شد.

Objective: Many companies and organizations have their reputation and legitimacy from the names and logos of their managers and leaders. In fact, managers and leaders whose management and leadership style has become a brand have an increasing impact on the reputation and legitimacy of the organization. Therefore, the present study was conducted with aim to investigate the impact of leadership brand on organizational reputation with the mediating role of organizational legitimacy. Method: This study is applied research and descriptive survey in terms of method. The statistical population is knowledge-based companies in Lorestan province. Due to the size of the statistical population is limited and specific, Cochran's sample formula was used to determine the sample size and at a 95% confidence level the sample size was 340 people and sample were selected by available sampling method. In the present study, standard questionnaires were used to collect information, the validity and reliability of which were confirmed by content validity and Cronbach's alpha. Structural equation modeling and PLS software were used to test the hypotheses and analyze the data.