مدل مطلوب راه‌اندازي سيماي دري و پشتوي برون‌مرزي صداوسيما؛ اهداف، راهبردها، رويكردها و چالش‌ها

افغانستان پس از سقوط طالبان با گسترش شتابان رسانه‌ها مواجه شد و رقباي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي ايران براي پيشبرد ديپلماسي عمومي خود و نفوذ در سپهر رسانه‌اي اين كشور بحران‌زده، تلاش‌هاي پيدا و پنهان زيادي به عمل آوردند. در چنين شرايطي ايران نيز براي تبيين گفتمان انقلاب اسلامي، تنوير افكار عمومي و افزايش ضريب نفوذ خود در مهم‌ترين همسايه شرقي، نيازمند حضور حرفه‌اي در عرصه رسانه‌هاي تصويري افغانستان است كه با تأسيس سيماي دري و پشتوي برون‌مرزي محقّق مي‌شود. از اين رو مقاله پژوهشي حاضر به بررسي ضرورت‌ها، اهداف، سياست‌ها، راهبردها و مدل مطلوب، مختصات زباني و زماني، رويكردها و محورهاي برنامه‌سازي، چالش‌هاي راه‌اندازي اين تلويزيون و راهكارهاي اجرايي پرداخته است. براي دستيابي به مدلي كارآمد و اثربخش، از روش مصاحبه گروهي با دوازده نفر از صاحبنظران سياسي، فرهنگي و رسانه‌اي حوزه افغانستان استفاده شده است. مدل تركيبي خبري و توليدي با اولويت برنامه‌هاي فرهنگي اجتماعي، ديني، سياسي، اقتصادي، آموزشي بهداشتي، تاريخي، هنري، گردشگري، سرگرمي و ورزشي كه حداقل به دو زبان دري و پشتو، بين ساعات شانزده تا بيست و چهار پخش شود، مناسب‌ترين الگوي احصا‌ شده از مجموع ديدگاه‌هاي كارشناسان بوده است. تعامل سازنده بين نهادهاي مرتبط با افغانستان و صداوسيما، رهيافتي براي غلبه بر موانع و چالش‌هاي مالي، نيروي انساني و فني تأسيس سيماي دري و پشتو خواهد بود.