عنوان مقاله :
كاركرد شايعهسازي در فرهنگ سياسي عامه در دورۀ قاجاريه، عصر پيشامشروطه
پديد آورندگان :
ميركيايي ، مهدي دانشگاه علامه طباطبائي - گروه تاريخ
كليدواژه :
شايعه , قاجاريه , پيشامشروطه , فرودستان , رفتار سياسي
چكيده فارسي :
شايعهسازي دربارۀ نخبگان حاكم در عصر پيشامشروطه، بخش مهمي از فرهنگ سياسي تودهها را تشكيل ميداد. از همين رو، شناخت جايگاه شايعهپردازي در كنش سياسي فرودستان و كاركرد آن در مواجهه با سلطه اهميت بسياري دارد. پرسش اينجاست كه پراكندن شايعات در كداميك از رويكردهاي اصلي رفتار سياسي عامه كاربرد مييافت و كداميك از قلمروهاي سلطه را بهچالش ميكشيد؟ فرض ما اين است كه شايعهسازي در هر سه رويكرد اصلي كنش سياسي فرودستان شامل نفي روايت رسمي، خنثيسازي راهبردهاي زمامداران در شكل دادن به اين روايت و برقراري گفتوگوي تلويحي با قدرت كاركرد داشت. همچنين، در موارد نادر بلوا و شورش، زمينه را براي اعتراض آشكار مهيا ميكرد. پراكندن شايعات، اقتدار و مهابت نيروهاي نظامي حكومت را به مناقشه ميانداخت و ادعاي برتري ذاتي نخبگان مسلط بر تودهها را خدشهدار ميكرد. همچنين پايبندي اجزاي حكومت قاجاريه را به شريعت نفي ميكرد و به اين ترتيب هر سه قلمرو مادي، منزلتي و ايدئولوژيك سلطه با ساختن شايعات بهچالش كشيده ميشد. همچنين تودهها با ساختن شايعاتي تلاش ميكردند نخبگان مسلط را تهديد يا سرزنش كنند. برخي از اين شايعات نيز احساس تودهها را تا آستانۀ شورش و بلوا تحريك و زمينه را براي اعتراضهاي خشونت بار فراهم ميكردند. از سويي فرودستان اميدها و آرزوهاي خود را به شايعه بديل ميكردند تا براي كاستن از بهرهكشيها بسترسازي كنند. چارچوب نظري پژوهش، نظريۀ روايتهاي نهاني از جيمز سي. اسكات است كه تلاش كرده ساختارهاي مشابه مقاومت فرودستان در برابر سلطه را شناسايي و تشريح كند.
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه