عنوان مقاله :
بررسي تأثير آموزش مراقبت در منزل به مراقبين بيمار بر افسردگي و كيفيت زندگي در بيماران سكته مغزي در مركز آموزشي درماني امام خميني اروميه در سال 99-1398
عنوان به زبان ديگر :
THE EFFECT OF HOME CARE EDUCATION TO CAREGIVERS ON DEPRESSION and QUALITY OF LIFE IN STROKE PATIENTS IN IMAM KHOMEINI EDUCATIONAL and TREATMENT CENTER, URMIA, 2019-2020
پديد آورندگان :
زنگباري، سودا دانشگاه علوم پزشكي اروميه - دانشكده پرستاري , احمدزاده، جمال دانشگاه علوم پزشكي اروميه , همتي مسلك پاك، معصومه دانشگاه علوم پزشكي اروميه - دانشكده پرستاري و مامايي , آقاخاني، نادر دانشگاه علوم پزشكي اروميه - مركز تحقيقات ايمني بيمار - انستيتو تحقيقات علوم باليني
كليدواژه :
آموزش , مراقبت در منزل , مراقبين , افسردگي , كيفيت زندگي , سكته مغزي
چكيده فارسي :
پيشزمينه و هدف: سكته مغزي در خيلي از موارد منجر به افسردگي پس از سكته ميگردد كه اثرات منفي شديدي را بر كيفيت زندگي مبتلايان به همراه دارد. افسردگي پس از سكته و كيفيت زندگي ممكن است تأثيراتي متقابل بر هم داشته باشند. مطالعه حاضر باهدف تعيين تأثير آموزش مراقبت در منزل به مراقبين بر افسردگي و كيفيت زندگي در بيماران سكته مغزي در مركز آموزشي درماني امام خميني اروميه در سال 99-1398 طراحي و انجام شده است.
مواد و روش كار: پژوهش حاضر يك تحقيق نيمه تجربي بود كه در آن از طرح پيشآزمون و پسآزمون با گروه كنترل و آزمون استفاده شد. حجم نمونه 66 نفر از بيماران واجد شرايط بودند كه به روش تصادفي به دو گروه مساوي مداخله و كنترل تقسيم شدند. فرم اطلاعات جمعيت شناختي بيماران و مراقبين آنها از پرونده و مصاحبه تكميل و از تمامي بيماران شركتكننده پيشآزموني جهت ارزيابي افسردگي و كيفيت زندگي با استفاده از پرسشنامه افسردگي بك ويرايش دوم و پرسشنامه كيفيت زندگي اختصاصي سكته مغزي گرفته شد. مداخله، شامل اجراي آموزش مراقبت در منزل براي مراقبين طي چهار جلسه 60 دقيقهاي؛ يك بار در هفته توسط پژوهشگر در منزل بيماران بهصورت چهره به چهره همراه با بحث و تبادلنظر و پرسش و پاسخ ميان پژوهشگر و مراقب اصلي بيمار بود. پسآزمون پس از يك ماه بعد از مداخله در دو گروه مداخله و كنترل جهت ارزيابي افسردگي و كيفيت زندگي با استفاده از پرسشنامههاي قبلي انجام گرفت.
يافتهها: نتايج نشان داد كه است كه قبل از مداخله دو گروه تحت بررسي با هم اختلاف معنيداري ازنظر آماري نداشتهاند (0/981=p) ولي دو گروه بعد از مداخله اختلاف آماري معنيداري از نمرات افسردگي داشتهاند و نمره افسردگي در گروه مداخله از 39/45 قبل از مداخله به نمره 22/52 بعد از مداخله كاهش داشته است (0/001>p) درحاليكه اين روند در گروه كنترل تقريباً بدون تغيير و ثابت مشاهده ميشود. همچنين يافتهها نشان داد كه قبل از مداخله دو گروه تحت بررسي با هم اختلاف معنيداري ازنظري آماري در رابطه با نمره كيفيت زندگي نداشتهاند (0/471=p) ولي دو گروه بعد از مداخله اختلاف آماري معنيداري ازنظر نمرات كيفيت زندگي داشتهاند و نمره كيفيت زندگي در گروه مداخله از 118/58 قبل از مداخله به نمره 183/97 بعد از مداخله افزايش داشته است (0/001>p) درحاليكه اين روند در گروه كنترل تقريباً بدون تغيير و ثابت مانده بود.
بحث و نتيجهگيري: بر اساس يافتههاي پژوهش حاضر، آموزش مراقبت در منزل به مراقبين بر كاهش افسردگي و ارتقاي كيفيت زندگي بيماران سكته مغزي مؤثر است. پيشنهاد ميشود تأثير آموزش مراقبين بيماران سكته مغزي بر وضعيت افسردگي و كيفيت زندگي آنان در مطالعات جداگانه بهصورت دورهاي يا در مطالعات با حجم نمونه بيشتر در سطح ملي توسط ساير محققين موردبررسي و مقايسه قرار گيرد و نتايج حاصله به مديران و سياستگذاران حيطه بهداشت و درمان منعكس گردد.
چكيده لاتين :
Background & Aims: Stroke can lead to post-stroke depression, which has severe negative effects on
the quality of life of the patients. Post-stroke depression and quality of life may have interactions with
each other. The aim of this study was to determine the effect of home care education to caregivers on
depression and quality of life in stroke patients in Imam Khomeini educational and treatment center,
Urmia, 2019-2020.
Materials & Methods: The present study is a clinical trial in which a pre-test and post-test design with
a control and test group was used. The sample size was 66 eligible patients who were randomly divided
into two equal groups of intervention and control. The demographic information form of patients and
their caregivers was completed by reviewing the records and interviews, and all the subjectsunderwent
a pre-test to assess depression and quality of life using the Beck Depression Inventory (Second Edition)
and the stroke-specific quality of life questionnaire. The intervention included conducting home care
training for caregivers in four 60-minute sessions, once a week by the researcher at the patients' home
by face-to-face method, with discussions and questions. Post-test was performed one month after the
intervention in the intervention and control groups to assess depression and quality of life using previous
questionnaires.
Results: The findings showed that before the intervention, the two groups did not have a statistically
significant difference (p = 0.981), but after the intervention, the two groups had a statistically significant
difference in depression scores. In the intervention group, depression score decreased from 39.45 before
the intervention to 22.52 after the intervention (p <0.001), while in the control group, this trend was
almost unchanged and constant. The results also showed that before the intervention the two groups did
not have a statistically significant difference in the quality of life score (p = 0.471) but the two groups
had a statistically significant difference after the intervention in quality of life scores. The quality of life
score in the intervention group increased from 118.58 before the intervention to the 183.97 after the
intervention (p <0.001), while this trend remained almost unchanged in the control group.
Conclusion: Based on the findings of the present study, home care training for caregivers is effective in
reducing depression and improving the quality of life in stroke patients.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه