بررسي عوامل تعيين‫ كننده پذيرش نوآوري به عنوان يك راهبرد سازگاري با تغييرات اقليمي

Investigating the Determinants of Adoption of Innovation as a Strategy to Adaptation to Climate Change

زمينه و هدف فن آوري هاي جديد جزء مهمي از استراتژي هاي سازگاري مورد استفاده توسط خانوارهاي روستايي براي مقابله با اثرات تغييرات آب و هوايي است. هدف از اين تحقيق، بررسي عوامل موثر بر پذيرش روش هاي نوآورانه سازگاري در سيستم هاي كشاورزي فارياب توسط كشاورزان شهرستان ممسني در استان فارس است. روش كار اين مطالعه يك تحقيق كاربردي بود كه با روش پيمايشي انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش 4033 كشاورز بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي متناسب، نمونه اي به حجم 351 كشاورز بر اساس جدول كرجسي و مورگان انتخاب گرديد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بر اساس مدل مفهومي جمع آوري شد. اعتبار صوري پرسشنامه توسط هييت كارشناسان و ضريب اطمينان آلفاي كرونباخ پايايي را از خوب تا عالي، به طور كلي 0/7 تا 0/78 نشان مي دهد. يافته ها نتايج رگرسيون لجستيك نشان داد كه متغيرهاي اندازه مزرعه و تمايل به حفاظت از آب و درك خطرات اجتماعي ناشي از كمبود آب، به طور مثبت و قابل توجهي با كاشت گياهان مقاوم در برابر خشكي در ارتباط هستند. اين متغيرها مي‫توانند 22 درصد از انتخاب گزينه هاي سازگاري كشاورزان را در شرايط كمبود آب تبيين نمايند. همچنين اندازه مزرعه و تمايل به حفاظت از آب، تعيين كننده هاي مهم در پذيرش الگوي كشت جديد به عنوان يك اقدام سازگاري هستند. اين متغيرها 23 درصد از واريانس پذيرش نوآوري را پيش بيني كردند. درك خطرات زيست محيطي ناشي از كم آبي، ريسك پذيري و آگاهي درباره پيامدهاي كمبود آب نيز اثر قابل توجهي بر سازگاري داشتند. اين عوامل 33 درصد از واريانس پذيرش سيستم هاي آبياري تحت فشار را پيش بيني مي نمايند. نتيجه گيري طبق نتايج كشاورزان تمايل بالايي به حفاظت از آب داشته و اطلاعات، درك خطرات و عواقب ناشي از كمبود آب نيز در ميان آنان بالا مي‫باشد.

Background & objectives: New technologies are an important part of adaptation strategies used by rural households to cope with climate change impacts. The purpose of this survey is to examine the factors affecting on acceptance of adaptation innovation methods among farmers in irrigated farming systems of Mamassani County of Fars province. Methods: This study was an applied research conducted with survey method. The statistical population of this study was 4033 farmers, among them 351 farmers was selected based on the Krejcie and Morgan's table and using a random-quota sampling method. Data were collected through a questionnaire based on the conceptual model. The face validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts and Cronbach alpha reliability coefficients indicated good-to-excellent reliability in the range of 0.70-0.78. Results: The results of logistic regression showed that the variables of farm size and intention to water conservation and perception of social risks of water scarcity are positively and significantly related to planting new drought-resistant crop practices. These variables can explain the 22 % of farmers' adaptation choices in water scarcity condition. The two variables of farm size and the intention to water conservation are important determinants in the adoption of new cropping as an adaptation measure. These variables predicted 23% of variance of acceptance innovation to adaptation. The perception of environmental risk of water scarcity, risk taking and knowledge about consequences of water scarcity had significant effects on adaptation. These predicted 33% of variance Pressurized Irrigation System. Conclusion: According to the results, farmers have a high desire to protect water and information, risk perception and consequences of water scarcity are also high among them.