تاثير بازاريابي محتوايي بر تقاضاي فرش دستباف ايراني با استفاده از تكنيك تحليل داده بنياد

فرش دستباف ايراني نقش كليدي در صادرات غيرنفتي را دارا مي باشد، در طي ساليان گذشته، رشد بازار اين صنعت رو به كاهش بوده و تاثير زيادي در توليد اين محصول گذاشته است. بازاريابي محتوايي موضوعي است كه در دهه هاي اخير توجه ويژه اي به ان شده و مي تواند در بازار كساد فرش دستباف ايراني تاثير بسزايي داشته باشد. هدف از اين تحقيق بررسي تاثير بازاريابي محتوايي بر تقاضاي فرش دستباف ايراني مي باشد. در بخش مصاحبه تعداد 18 نفر از خبرگان مورد پرسش قرار گرفتند تا كدهاي بدست امده در نهايت به صورت متغيرهاي مورد تاييد در پرسشنامه بعدي مورد استفاده قرار گيرند. كه در اين مرحله نيز جامعه اماري 240 نفر مي باشد كه از اين بين با روش نمونه گيري كوكران 147 نفر جهت تويع پرسشنامه انتخاب شدند. روش تحقيق تلفيقي از روش هاي كيفي و كمي مي باشد. در بخش كيفي با استفاده از روش گروندد تئوري و كسب نظر خبرگان، پنج متغير بازاريابي محتوايي كسب شده و جهت تجزيه و تحليل با استفاده از روش حداقل مربعات جزئي در نرم افزار Smart PLS بكاربرده شد. يافته ها نشان مي دهند كه، عناصر سنجش اثربخشي به ميزان 0.35، عناصر رسانه اي به ميزان 0.239، مسئوليت اجتماعي به ميزان 0.235، عناصر ذاتي توليد محتوا به ميزان 0.229 و در انتها عناصر شكلي به ميزان 0.199. به ترتيب موثرترين عناصر بوده اند. بنابراين نتيجه حاصله بيان مي دارد كه توجه به محتواي بازاريابي و به ويژه در پلتفرم هاي بين المللي مي توانند برند فرش دستباف ايراني را توسعه و مصرف كنندگان وفاداري در سطح ملي و بين المللي جذب نمايد.