عنوان مقاله :
تجارب اوليه شرم و امنيت و خستگي ناشي از شفقت در رواندرمانگران: نقش ميانجي شفقت به ديگران
عنوان به زبان ديگر :
Early Experiences of Shame and Saftey and Compassion Fatigue in Psychotherapists: The Mediating Role of Compassion for Others
پديد آورندگان :
قاسمي، زينب دانشگاه تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي، تهران، ايران , عباسي سورشجاني، مريم دانشگاه تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي، تهران، ايران , نقش، زهرا دانشگاه تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي، تهران، ايران
كليدواژه :
خستگي ناشي از شفقت , تجارب شرم , امنيت
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش ميانجي شفقت به ديگران در رابطه تجارب اوليه شرم و امنيت با خستگي ناشي از شفقت در رواندرمانگران انجام شد. جامعهآماري اين پژوهش را كليۀ رواندرمانگران، مشاوران و متخصصين سلامتروان در تابستان سال 1400 تشكيل دادند. تعداد 200 نفر به روش دردسترس از اعضاي گروهها و صفحات شبكههاي اجتماعي مرتبط با روانشناسي و مشاوره انتخاب شدند و مقياسهاي خستگي ناشي از شفقت (CFST؛ فيگلي، 1995)، شفقت به ديگران (گو و همكاران، 2020)، خاطرات اوليه محبت و امنيت (EMWSS؛ ريچتر و همكاران، 2009) و مقياس تأثير رويداد تجديدنظر شده IES-R)؛ ويس و مامار 1997؛ نسخه سازگارشده با خاطرات شرم توسط ماتوس و پينتو-گوويا، 2011) را تكميل كردند. درنهايت دادههاي پژوهش با استفاده از روش تحليل معادلاتساختاري به كمك نرم افزارهاي 26-SPSS و 3-PLS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتههاي پژوهش نشان داد كه خاطرات اوليه محبت و امنيت بهطور مستقيم (05/0< P) و غيرمستقيم از طريق شفقت به ديگران (01/0< P) با خستگي ناشي از شفقت رابطه منفي و معنادار داشت. خصوصيات تروماتيك خاطرات شرم فقط بهطور مستقيم با خستگي ناشي از شفقت رابطه مثبت و معنادار (01/0< P) داشت. همچنين مدل بهدست آمده از پژوهش از برازش مطلوبي برخوردار بود. درمجموع يافتهها نشان دادند شفقت به ديگران نقش ميانجي معنيداري در رابطه تجربيات اوليه محبت و امنيت و خستگي ناشي از شفقت در رواندرمانگران دارد، اما در رابطهي بين تجربيات شرم تروماتيك اوليه و خستگي ناشي از شفقت نقش ميانجي معني داري ندارد.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to investigate the mediating role of compassion for others in the relationship between early experiences of shame and safety with compassion fatigue in psychotherapists. The study population consisted of all psychotherapists, counselors, and mental health specialists in Iran in the summer of 1400. A convenient sample of (N=200) counselors and psychologists who were members of groups on social media completed the scales of Compassion Fatigue Self-Test (CFST; Figley, 1995), Compassion for Others (Goe et al., 2020), Early Memories of Warmth and Safeness (EMWSS; Richter et al., 2009) and the Revised Impact of Event Scale (IES-R; Weiss & Mamar 1997; Shame Memories Adapted by Matos and Pinto-Goya, 2011). Finally, the collected data were analyzed using structural equation analysis by SPSS-26 and PLS-3 software. Results showed that early memories of warmth and safety directly (P<0.05) and indirectly through compassion for others (P<0.01) had a negative and significant relationship with compassion fatigue. The traumatic qualities of shame memories only had a direct and meaningful positive relationship with compassion fatigue (P <0.01). Overall, the findings showed that compassion for others could play an important mediating role in the relationship between early experiences of warmth and safety and compassion fatigue in psychotherapists but in the relationship between early shame and traumatic experiences and Compassion fatigue does not play a significant mediating role.
عنوان نشريه :
رويش روان شناسي