عنوان مقاله :
بررسي ارتباط بين آشفتگي اوليه و حمايت اجتماعي با آشفتگي ثانويه پرستاران متأهل مراكز آموزشي-درماني شهر اصفهان
عنوان به زبان ديگر :
Investigating the Relationship between Primary Distress and Social Support with Secondary Distress among Married Nurses Employed by Edu-Medical Centers of Isfahan City
پديد آورندگان :
نوري، فاطمه دانشگاه گيلان، رشت، ايران , عليپور اول، بهزاد دانشگاه گيلان، رشت، ايران , حسنپور، مهدي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، تهران، ايران
كليدواژه :
آشفتگي اوليه , آشفتگي ثانويه , حمايت اجتماعي , نيازهاي روانشناختي
چكيده فارسي :
عملكرد بهينه افراد وابسته به ارضاي نيازهاي روانشناختي آنهاست. عدم ارضاي نيازهاي اوليه موجب آشفتگي اوليه و آشفتگي
اوليه باعث آشفتگي ثانويه ميشود، بنابراين هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين آشفتگي اوليه و حمايت اجتماعي با آشفتگي ثانويه
پرستاران متأهل شاغل در مراكز آموزشي درماني شهر اصفهان انجام شد.
روش كار: مطالعه حاضر توصيفي و از نوع همبستگي است. همچنين 171 پرستار متأهل از مراكز آموزشي درماني شهر اصفهان به
شيوه نمونهگيري تصادفي ساده انتخاب شد. براي گردآوري دادههاي آشفتگي اوليه از پرسشنامههاي نيازهاي رواني و خودشكوفايي،
براي دادههاي آشفتگي ثانويه از پرسشنامه سازگاري زناشويي و دادههاي حمايت اجتماعي از پرسشنامه حمايت اجتماعي استفاده شد.
از ميانگين و انحراف استاندارد براي توصيف دادهها و براي تجزيه و تحليلهاي استنباطي از همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه
به روش گامبهگام استفاده شد.
< 0/ يافتهها: نتايج پژوهش نشان داد كه بين آشفتگي اوليه و حمايت اجتماعي با آشفتگي ثانويه ارتباط معناداري وجود دارد ( 01
45 درصد از واريانس آشفتگي ثانويه را پيشبيني كرده است / همچنين رگرسيون چندگانه گامبهگام نشان داد كه آشفتگي اوليه 5 (pدر نهايت با وارد شدن حمايت اجتماعي همه متغيرها باهم 46 درصد از واريانس آشفتگي ثانويه را پيش بيني كردهاند (P < 0/01)
)01/0P<.(
نتيجه گيري: نتايج حاكي از اهميت توجه به متغيرهاي آشفتگي اوليه و حمايت اجتماعي با آشفتگي ثانويه در زندگي زناشويي است،
بنابراين توجه به اين متغيرها به عنوان مانعي در برابر طلاق و افزايش رضايت مندي زناشويي داراي اهميت است.
چكيده لاتين :
Optimal performance of individuals depends on meeting their psychological needs. Failure to meet the primary needs of couples causes primary disturbance and primary distress in turn provides the basis for secondary distress, hence the purpose of this study was to investigate the relationship between Primary Distress and Social Support with secondary distress in nurses who work in Educational-Health centers Isfahan city.
Methods: The present study is descriptive–correlational study that 171 married nurses from educational and medical centers in Isfahan were selected by simple random sampling. Psychological needs and Self-actualization questionnaires were used to collect data related to primary Distress, marital adjustment questionnaire was used for data related to secondary Distress, and social support questionnaire was used for data related to social support. Mean and standard deviation were used to describe the data and Pearson correlation and stepwise multiple regression were used for inferential analysis.
Results: The results showed that a meaningful relationship between primary distress, social support, and secondary distress (P < 0.001). In the next step, stepwise multiple regression showed that the primary distress predicted 45.5% of the variance of the secondary distress (P < 0.001), and finally, with the social support of all variables, 46% the variance predicts secondary distress (P < 0.001).
Conclusions: The results indicate the importance of attention to the variables of primary distress and social support with secondary distress in married life, so paying attention to these variables as an obstacle to the tendency to divorce and increasing marital satisfaction is important.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي
