شماره ركورد :
1288048
عنوان مقاله :
بررسي آستانه هاي داستان در داستان هاي كوتاه بزرگ علوي (با توجه به نظريۀ رابرت فونك)
پديد آورندگان :
بني طالبي ، امين دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي , فروزنده ، مسعود دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي , صفري ، جهانگير دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي , صادقي ، اسماعيل دانشگاه شهركرد - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
1
تا صفحه :
32
كليدواژه :
بزرگ علوي , داستان كوتاه , آستانه , سازوكارهاي آستانه , پايان بندي آستانه
چكيده فارسي :
دنياي داستان كوتاه، دربرگيرندۀ شخصيت ها و حوادثي است كه در آن آفريده مي شوند و هدف نهايي هر نويسنده اين است كه خواننده را متمايل سازد تا وارد اين دنياي خلاقانه شود. مدخلي كه راه خواننده را براي ورود و جلب شدن به اين جهان خيالي باز مي كند، آستانۀ داستان است. بزرگ علوي، از جمله داستان نويساني است كه در تكامل داستان كوتاه و اشاعۀ بينش واقع گرايي انتقادي نقش بسزا داشته است و از اين نظر، سعي داشته به ويژه در داستان هاي آغازينش با توجه به فنون داستان نويسي مدرن، از جمله پرداخت هنرمندانۀ مطلع داستان ها و پيش كشيدن عناصري همچون راز و ابهام، گفت وگو، كشمكش و صحنه هايي دلالت گر، توجه و رغبت خواننده را برانگيزد. نگارنده در پژوهش حاضر، پس از واكاوي موجز نظريه هاي ارائه شده در حوزۀ آستانۀ داستان، با تكيه بر نظريۀ رابرت فونك و افزودن قيدي بر آن، به دنبال آن است تا با روش توصيفي تحليلي، پس از تعيين آغاز و پايان آستانۀ داستان هاي كوتاه بزرگ علوي و سازوكارهاي شروع آنها، به بررسي جملات آغازين داستان ها بپردازد و در موارد لازم به نقاط قوت و ضعف آنها نيز اشاره كند. نتايج حاكي از آن است كه بزرگ علوي در داستان هايش، توجه ويژه اي به شروع تركيبي و شروع با صحنه پردازي داشته و بيشتر مهارت داستان نويسي خود را در بخش صحنه پردازي هاي آغازين نمايان كرده است. همچنين، او در ميان شگردهاي چگونگي پايان دهي به آستانه، به شرح و تفصيل ماجرا كه زيرمجموعۀ متمركزكنندۀ روايي «وضوح نمايي» است، بيشترين توجه را داشته كه البته در اين شيوه، به سبب گسيختگي ميان آستانه و ميانۀ داستان، چندان صناعت مند عمل نكرده است.
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)
لينک به اين مدرک :
بازگشت