ادراك ذي‌نفعان كليدي از ميزان انطباق دانشگاه با مؤلفه‌هاي آموزش عالي ناب

پژوهش حاضر باهدف بررسي ديدگاه ذي‌نفعان كليدي از ميزان انطباق دانشگاه با مؤلفه‌هاي آموزش عالي ناب در دانشگاه تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، كاربردي و از منظر گردآوري داده‌ها، كمي از نوع توصيفيتحليلي است. در بخش اول با استفاده از رويكرد نظام‌مند و روش تحقيق مطالعه اسنادي، پژوهش‌هاي مرتبط در حوزه آموزش عالي ناب (در سطح بين‌المللي) موردبررسي و تعداد 34 مؤلفه شناسايي شد، سپس بامطالعه و تلفيق الگوهاي موجود در زمينه مؤلفه‌هاي مرتبط و انتخاب مؤلفه‌هايي كه بيشتر پژوهشگران به آن‌ها اشاره داشته‌اند؛ 7 مؤلفه كه داراي بيشترين فراواني بودند، انتخاب و سپس بر اساس آن ابزار گردآوري داده‌ها ساخته شد. روايي پرسش‌نامه با استفاده ازنظر صاحب‌نظران متخصص در اين حوزه و روايي سازه و همساني دروني آن نيز با استفاده از آلفاي كرونباخ (6/95%) محاسبه و مورد تأييد قرار گرفت. جامعه آماري پژوهش شامل كليه اعضاي هيئت‌علمي، كارشناسان و دانشجويان پرديس علوم اجتماعي رفتاري دانشگاه تهران است كه از ميان آن‌ها تعداد 183 نفر اعضاي هيئت‌علمي، 185 نفر كارشناس و 213 نفر دانشجو به شيوه نمونه‌گيري تصادفي انتخاب شدند. نتايج تجزيه‌وتحليل داده‌ها نشان مي‌دهد؛ ۱) مهم‌ترين مؤلفه‌هاي آموزش عالي ناب عبارت‌اند از؛ فرايندهاي ناب، رهبري ناب، فرهنگ ناب، توسعه و توانمندسازي كاركنان، راهبرد و چشم‌انداز ناب، مديريت منابع و امكانات و تمركز بر ذي‌نفعان كليدي. 2) ادراك ذي‌نفعان كليدي از ميزان انطباق پرديس علوم اجتماعي و رفتاري دانشگاه تهران با مؤلفه‌هاي آموزش عالي ناب (هر 7 مؤلفه)، در هر سه گروه از ذي نفعان پايين‌تر از ميانگين نظري است. 3) ازنظر ذي‌نفعان كليدي به ترتيب فرايندهاي ناب، راهبرد و چشم‌انداز ناب، رهبري ناب، فرهنگ ناب، تمركز بر ذينفعان، توسعه و توانمندسازي كاركنان و درنهايت مديريت منابع و امكانات داراي اهميت است.