شيوع سندرم متابوليك و اجزاي آن در جمعيت بالاي 30 سال شهرستان نقده و ارتباط آن با ويژگي‌هاي جمعيت شناختي در سال‌هاي 1395 تا 1397

Prevalence of metabolic syndrome and its components in the population over 30 years in Naghadeh city and its relationship with demographic characteristics in the years 2016-18

مقدمه: سندرم متابوليك از عوامل خطر مهم ابتلا به بيماري‌هاي قلبي-عروقي است. اين مطالعه با هدف تعيين شيوع سندرم متابوليك و اجزاي آن در جمعيت بالاي 30 سال شهرستان نقده و ارتباط آنها با ويژگي‌هاي جمعيت شناختي انجام شد. روش ها: در اين مطالعه مقطعي 10296 فرد بالاي 30 سال شركت‌كننده در برنامه ايراپن نقده طـي سال‌هاي 97-1395، مورد بررسي قرار گرفتند. ويژگي‌هاي جمعيت‌شناختي، اندازه هاي دوركمر، فشارخون، قندخون ناشتا، تري‌گليسريد و HDL كلسترول مورد مطالعه قرار گرفتند. سندرم متابوليك بر اساس معيار پانل درماني بزرگسالان تعريف شد. متغيرهاي كيفي با فراواني نسبي و فاصله اطمينان 95% و متغيرهاي كمي با ميانگين و انحراف معيار توصيف شدند. براي استانداردسازي اندازه‌هاي شيوع از روش استانداردسازي مستقيم استفاده شد. يافته‌ها: از افراد مورد مطالعه 6/57% زن و 3/62% شهري بودند. شيوع استاندارد شده سني سندرم متابوليك 8/32% (فاصله اطمينان 95%: 8/33-9/31) بود (3/48% در زنان و 2/18% در مردان). شيوع آن در ساكنين شهري بيشتر بود. با افزايش سن و كاهش سطح تحصيلات شيوع آن افزايش مي‌يافت. شيوع اجزاي سندرم متابوليك در زيرگروه‌هاي جمعيت‌شناختي الگوي مشابهي داشت. چاقي شكمي در زنان (6/77%) و HDL پايين در زنان و مردان (به ترتيب 3/75% و 7/49%) بيشترين شيوع را داشتند. نتيجه‌گيري: شيوع سندرم متابوليك و اجزاي آن در شهرستان نقده بالا است. برنامه‌ريزي و اجراي برنامه هاي آموزشي براي كل جمعيت و به ويژه زنان خانه‌دار، براي تغيير رفتارهاي تغذيه‌اي و افزايش فعاليت فيزيكي و همچنين اقدامات غربالگري و پيشگيري مناسب براي شناسايي افراد نيازمند مداخله مي تواند در كاهش عوارض اين سندرم و اجزاي آن موثر باشد.

Introduction: Metabolic syndrome (MS), is an important risk factors for cardiovascular diseases. This study aimed to determine the prevalence of MS and its components in the population over 30 years in Naghadeh city and their relationships with demographic characteristics. Methods: In this cross-sectional study, 10,296 people over 30 years who participated in the IraPEN program in Naghadeh during 2016-18 were studied. Demographic characteristics, waist circumference, blood pressure, fasting blood sugar, triglycerides, and HDL cholesterol were studied. MS was defined according to the ATPIII criterion. Relative frequency, 95% confidence interval, and mean and standard deviation were used to describe qualitative and quantitative variables. Direct standardization method was used to standardize the prevalence measures. Results: In this study, 57.6% of the sample were female and 62.3% lived in urban areas. The age-standardized prevalence of MS was 32.8% (95%CI: 31.9-33.8) (48.3% in women and 18.2% in men). Its prevalence was higher in urban areas, and increased with age and decreased levels of education. The prevalence of MS components had a similar pattern in demographic subgroups. Abdominal obesity in women (77.6%) and low HDL in women and men (75.3% and 49.7%, respectively) had the highest frequency. Conclusion: The prevalence of MS and its components is high in Naghadeh city. Planning and implementing educational programs for the whole population, especially housewives, to change eating behaviors and increase physical activity, as well as appropriate screening and preventive programs to identify people who need intervention can be effective in reducing the complications of MS and its components.