عنوان مقاله :
ارائه مدل مفهومي مرتبط با پيچيدگيهاي پيشروي فارماكوژنوميكس در ايران: پژوهشي كيفي-كاربردي بر اساس مولفههاي سياست ملي دارويي
پديد آورندگان :
آيتي ، نيره دانشگاه علومپزشكي تهران - دانشكده داروسازي - گروه اقتصاد و مديريت دارو , افضلي ، منيره دانشگاه علومپزشكي تهران - دانشكده داروسازي - گروه اقتصاد و مديريت دارو , حسنزاد ، ماندانا دانشگاه علوم پزشكي تهران - پژوهشكده علوم باليني غدد و متابوليسم - مركز تحقيقات پزشكي فردي , كبريائيزاده ، عباس دانشگاه علومپزشكي تهران - دانشكده داروسازي - گروه سمشناسي و داروشناسي , رجبزاده قطري ، علي دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده مديريت و اقتصاد - گروه مديريت صنعتي , نيكفر ، شكوفه دانشگاه علومپزشكي تهران - دانشكده داروسازي - گروه اقتصاد و مديريت دارو
كليدواژه :
فارماكوژنوميكس , پزشكي فردمحور , ايران , سياست ملي دارويي , روش سيستمي نرم , سياست سلامت
چكيده فارسي :
هدف: عملياتي نمودن فارماكوژنوميكس اثرات آشكار بر جنبههاي باليني، اقتصادي و نظارتي در نظام سلامت داشته و چالشهايي را در زمينه دسترسي به وجود ميآورد؛ لذا، نياز به تدوين استانداردهاي علميعملكردي با عنايت به مولفههاي سياست ملي دارويي احساس ميشود. هدف مطالعه حاضر، يافتن پيچيدگيهاي مرتبط با عملياتي نمودن فارماكوژنوميكس در ايران و ارائه مدل مفهومي مبتني بر شواهد جهت استفاده در تدوين بسته سياستي ميباشد. مواد و روشها: پژوهش حاضر، يك مطالعه كيفي كاربردي با روش سيستمي نرم ميباشد. در گام اول مطالعه مرور دامنه به روش جستجوي نظاممند با هدف شناخت تجربيات ساير كشورها انجام گرديد. گام دوم چالشهاي يافت شده با رويكرد ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﺗﺤليل ﮔﺰينهﻫﺎي راﻫﺒﺮدي و سپس تدوين نقشههاي شناختي در پنل متخصصين بررسي، سطوح ارتباطي با مدلسازي ساختاريتفسيري شناسايي و ذينفعان مرتبط يافت شد. در گام سوم، مدل مفهومي با كمك اطلاعات حاصل از گامهاي قبلي ترسيم گرديد. يافتهها: در جستوجوي سيتماتيك 82 مطالعه جهت آناليز كيفي برگزيده شد. چالشهاي مورد اشاره، كه بعداً به تاييد متخصصين رسيد، شامل مطالعات باليني، مطلوبيت باليني تستها و اعتبارسنجي بيوماركرها در مولفه اثربخشي/ايمني، قيمت، بيمه و مطالعات ارزيابي اقتصادي در مولفه قابليت پرداخت، دسترسي فيزيكي، تدوين ضوابط و مديريت ذينفعان در مولفه دسترسي و در نهايت آموزش، تدوين گايدلاينها، پذيرش بيمار، تكنولوژي اطلاعات، پايهگذاري عملياتي و مخاطرات اخلاقي/قانوني/اجتماعي در مولفه مصرف منطقي بود. در اين ميان، بيشترين شاخص نفوذ مرتبط با مطلوبيت باليني بيوماركرها نشان داده شد. ذينفع اصلي، در قالب متولي و مشتري، وزارت بهداشت بود. موارد فوق و جايگاه هر يك در مدل مفهومي ترسيم گرديد. نتيجهگيري: مطالعه حاضر، اولين مطالعهاي ميباشد كه با كمك روش سيستمي نرم اقدام به شناسايي پيچيدگيهاي ديناميكي به دنبال بهكارگيري فارماكوژنوميكس با رويكرد سياست ملي دارويي نموده است. نتايج اين مطالعه ميتواند پايه تدوين اولين بسته سياستي مبتني بر شواهد در ايران و ساير كشورهاي در حال توسعه باشد.