برآورد شاخصه‌هاي كمي چسبندگي قيمت‌ها با استفاده از داده‌هاي خرد CPI در ايران

هدف اين پژوهش برآورد مشخصه‌‌هاي آماري شناخته‌شدهٔ چسبندگي قيمت‌هاي اسمي در سطوح مختلف كالايي در اقتصاد ايران طي سال‌هاي ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ است براي اين منظور داده‌هاي خرد شاخص قيمت مصرف‌كننده طراحي و از اين طريق چسبندگي بين آنها مقايسه شده است. بدين منظور، ۴۲۱ قلم محصول از پايگاه دادهٔ‌ طرح آمارگيري شاخص قيمت مصرف‌كنندهٔ مركز آمار ايران انتخاب شده است. اين نمونه شامل ۲۲٬۶۰۷٬۲۳۰ مظنهٔ قيمت، ۶۵۸٬۴۸۲ كالاي نوعي بوده و حدود ۹۳ درصد از تعداد اقلام سبد مصرف‌كننده در سال پايهٔ ۱۳۹۵ و ۶۷ درصد از مخارج مصرف‌كننده در سال پايهٔ ۱۳۹۰ را پوشش مي‌دهد. برآورد شاخص چسبندگي قيمت‌هاي اسمي در اين پژوهش با استفاده از روش تعداد تغييرات قيمت و ميانگين مدت ثبات قيمت صورت گرفته است. طبق نتايج، اين شاخص براساس تعداد تغييرات قيمت در كل اقتصاد حدود ۲۹ درصد و براساس ميانگين مدت ثبات قيمت حدود ۲٫۹۹ ماه (تقريباً يك فصل) برآورد مي‌شود. براين‌اساس، چسبندگي قيمت‌هاي اسمي نسبت به كشورهاي پيشرفته كمتر است. مقايسهٔ شاخص‌ها در سطح اقلام و نيز گروه‌هاي كالايي كويكوپ نشان‌دهندهٔ وجود ناهمگني در چسبندگي قيمت‌هاي اسمي است. گروه خوراكي‌ها و آشاميدني‌ها و گروه مسكن، آب، برق، گاز، و ساير سوخت‌ها كمترين و گروه ارتباطات و آموزش بيشترين چسبندگي قيمت را دارند.