مدل‌سازي ناهمگني در رفتار قيمت‌گذاري بنگاه‌ در قالب الگوي DSGE؛ مطالعهٔ موردي اقتصاد ايران

علي‌رغم اثبات تجربي تفاوت در درجهٔ چسبندگي قيمت كالاها، در مدل‌هاي كينزي جديد استاندارد براي تمام بنگاه‌هاي توليدكنندهٔ كالاهاي واسطه، چسبندگي قيمت يكساني در نظر گرفته مي‌شود. در سال‌هاي اخير، به‌منظور مدل‌سازي ناهمگني رفتار قيمت‌گذاري بنگاه‌ها، نسلي جديد از مدل‌هاي قيمت‌گذاري معرفي شدند كه در آن‌ها برخلاف مدل‌هاي استاندارد قيمت‌گذاري بين بنگاه‌ها از نظر درجهٔ چسبندگي قيمت و همچنين نوع چسبندگي اسمي تفاوت‌هايي وجود دارد. توجه به مسئلهٔ وجود ناهمگني در رفتار قيمت‌گذاري بنگاه‌ها و مدل‌سازي آن به‌منظور بررسي دقيق‌تر آثار سياست پولي از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. در اين مطالعه با لحاظ تفاوت در درجهٔ چسبندگي قيمت و نيز تبعيت بنگاه‌ها از الگوهاي مختلف قيمت‌گذاري كالا و خدمات، آثار سياست پولي در متغيرهاي كليدي اقتصاد كلان موردبررسي قرار گرفته است. بر اساس نتايج، الگوي چندبخشي كه تركيبي از چهار مدل قيمت‌گذاري (شامل مدل كالوو، كالوو با شاخص‌بندي جزئي (هايبريد)، اطلاعات چسبنده، و قيمت‌هاي كاملاً انعطاف‌پذير) است، نسبت‌به ساير تصريح‌ها با واقعيات آشكارشده در اقتصاد ايران انطباق بيشتري دارد. مدل چندبخشي بهترين عملكرد را در توضيح هم‌زمان گشتاورهاي داده‌هاي واقعي نرخ تورم و شكاف توليد دارد. همچنين اين مدل توانسته است ماندگاري تورم را به‌صورت درون‌زا و از طريق نوع تصريح الگو و نه لحاظ شاخص‌بندي توضيح دهد. علاوه‌براين، مدل چندبخشي نسبت‌به ساير مدل‌ها بهتر مي‌تواند اينرسي تورم و واكنش كند قيمت‌ها به تكانهٔ پولي را شبيه‌سازي كند.