عنوان مقاله :
دگرگونيهاي جمالشناسانه در متون نثر مرسل با تأكيد بر علم معاني
پديد آورندگان :
وثاقتي جلال ، محسن دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
نثر مرسل , جمالشناسي , علم معاني , بلاغت نحوي
چكيده فارسي :
آثار منثور زبان فارسي از دو طريق به ساحت جمالشناسي رسيدهاند: روش اوّل، تزيين زبان در برونۀ آن بوده و در روش دوم، درونۀ زبان با علم معاني زينت يافته است. زيباييِ نثر مرسل عالي مبتني بر درونۀ زبان است كه در آن، هركدام از عناصر نحوي بهعنوان يكي از هنرسازهها وارد عمل شده، بدان آثار، فرم جمالشناسانهاي بخشيده است. كاركرد اين هنرسازهها در متون نثر مرسل يكسان نيست؛ زيرا زمان با تمام عوامل خود بهعنوان يك متغيّر اثرگذار، كاركرد هنري علم معاني را دچار تحوّل كرده است. هدف مقالۀ حاضر اين است كه ميزان اين دگرگوني جمالشناسانه را در حوزۀ علم معانيِ نثر مرسل بسنجد. براي دستيابي به اين مهم، ابتدا چهار اثر مقدمه شاهنامه ابومنصوري، تاريخ بلعمي، تاريخ سيستان و نوروزنامه به روش توصيفيتحليلي و مبتني بر مطالعات سبكشناسي ساختارگرا بررسي شدهاند. سپس براي نشان دادن خطّ سير تحوّلات نثر فارسي، مؤلّفههاي بلاغت نحوي چهار اثر با هم مقايسه گرديدهاند. نتايج بيانگر آن است كه در آغاز نثر فارسي، مؤلّفههاي علم معاني ازجمله تنوّع ساختار جمله، كوتاهي جملهها، ايجاز قصر و حذف، استفاده از افعال خاص و تنوّع حروف هنري، بيشترين كيفيت و كميت را دارند؛ امّا به مرور زمان از قدرت هنري اين مؤلّفهها كاسته شده و بهجاي آن، برونۀ زبان با عناصر ادبي زينت يافته است، به گونهاي كه نگرش هنري فارسيزبانان به شكل معناداري دگرگون شده است تا شرايط براي ظهور نثر فنّي مهيّا گردد.
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي