مدل ساختاري عوامل مؤثر بر خشونت اجتماعي در شهرستان بروجرد با استفاده از تكنيك ديماتل (سال 1399)

Structural Model of Factors Contributing to Social Violence in Boroujerd City Using Dimatel Technique(2020)

زمينه و هدف: خشونت يكي از مهم­ترين عواملي است كه تهديد جدي براي سلامتي، نظم، توسعه، سرمايه اجتماعي، امنيت و حقوق افراد جامعه محسوب مي ­شود و پيامدهاي منفي جبران ناپذيري دارد. بر اين مبنا پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدلي ساختاري از عوامل مؤثر بر خشونت اجتماعي است. روش ­تحقيق: روش پژوهش حاضر كمي و ابزار تحقيق پرسشنامه است. تكنيك مورد استفاده در پژوهش حاضر تكنيك ديماتل است، كه مطابق اين تكنيك بر پايه مقايسه ­هاي زوجي است با بهره ­گيري از نظرات خبرگان در استخراج عوامل موجود در سيستم، ساختار دهي سيستماتيك به آن­ها و با بكارگيري اصول نظريه گراف، ساختاري سلسله مراتبي از عوامل موجود در سيستم همراه با روابط تأثيرگذاري و تأثيرپذيري متقابل عناصر مذكور فراهم مي­آورد. به گونه ­اي كه شدت اثر روابط مذكور به صورت كمي مشخص مي‌شود، جامعه آماري شامل 15 نفر از متخصصان و خبرگان حوزه آسيب ­شناسي اجتماعي كه به طور عمده روي خشونت اجتماعي مطالعاتي داشته و صاحب نظر بودند انتخاب گرديدند. يافته­ هاو نتيجه گيري: يافته­ هاي تحقيق نشان دادند كه به ترتيب بيشترين تأثير پذيري خشونت اجتماعي از متغير قوم­گرايي با 0/972 بوده است، سپس به ترتيب متغيرهاي اعتقادات مذهبي با 0/863، رسانه 0/547، محروميت 0/304، تقديرگرايي 0/203 و نهايتاً سنت­گرايي با 0/151 بر خشونت اجتماعي تأثير گذارند. با توجه به يافته­ هاي پژوهش، هر چه ميزان تعصبات قومي و قبيله­ اي بيشتر باشد و جامعه از نظر دستيابي به فرصت­ هاي اجتماعي دچار محروميت بيشتر باشد، گرايش به خشونت اجتماعي نيز افزايش خواهد داشت. راهكار پژوهش عبارت است از تلاش در جهت اصلاح و جايگزيني خرده‌فرهنگ‌هاي حاشيه‌اي و بزه‌كارانه نظير برخي اعتقادات قومي قبيله‌اي و تعصبات قومي كه توجيه‌كننده خشونت افراد هستند. اين كار نيز از طريق آموزش همگاني امكان‌پذير است و قواي قهري قادر به سركوب و از بين بردن آن نيست.

Background and Aim: Violence is one of the most important factors which is considered a serious threat to health, order, development, social capital, security and rights of individuals in the society and has irreparable negative consequences. Based on this, the present study seeks to provide a structural model of the factors contributing to social violence. Method: The present research method is of quantitative type, and questionnaire is the tool used in it. The technique utilized in the present study is Dimatel technique, which according to this technique, it is based on pairwise comparisons, using the opinions of experts in extracting the factors in the system, systematically structuring them and applying the principles of graph theory, provides a hierarchical structure of existing factors in the system along with the mutual relationships of influence of the above-mentioned elements. In this way, the intensity of the above-mentioned relationships is identified in a quantitative way. The statistical population consisted of 15 specialists and experts who mainly conducted studies on social violence and dealt with social pathology, were selected. Findings: The findings indicated that social violence was the most affected by the variable of ethnicity with 0.972, followed by the variables of religious beliefs with 0.863, media with 0.547, deprivation with 0.304, fatefulness with 0.203 and finally traditionalism with 0.151 respectively impacted social violence. Conclusions and Recommendations: Given the research findings, the higher the level of ethnic and tribal prejudices and the more deprived the society in terms of access to social opportunities, the greater the tendency to social violence. The research strategy is to try to correct and replace marginal and delinquent subcultures such as some tribal ethnic beliefs and ethnic prejudices that justify individual violence. This is also possible through public education, and it is noteworthy that coercive forces are not able to suppress and eliminate it