بررسي رابطه مدل فرهنگي هافستد (منطبق با رويكرد فرهنگ اسلامي) بر بهره‌وري منابع انساني در يك يگان نظامي

Investigating the Relationship between Hofstede Cultural Model (Consistent with the Approach of Islamic Culture) on Human Resource Productivity in a Military Unit

از جمله جامع­ترين مطالعات فرهنگي صورت گرفته تاكنون، مدل مطالعات هافستد است. نقص عمده اين مطالعه در نوع نگاه و مباني آن (شامل مباني انسان­شناسي، معرفت­شناسي و هستي‌شناسي) در مقايسه با فرهنگ غني اسلامي است. اين اختلاف منجر به ايجاد تفاوت­هاي كاركردي فراواني در مسير بهره­برداري و به كارگيري نتايج آن در توسعه مطالعات داخليِ «فرهنگ سازماني» شده است. فرهنگ اسلامي با ترسيم مسير كمال و سعادت انسان‌ها نقش بسزايي در موفقيت و تحقق اهداف جوامع و سازمان‌ها ايفا مي‌كند. در اين ميان با توجه به نقش كليدي منابع انساني در سازمان‌هاي نظامي، آگاهي از ميزان رابطه و نحوه تأثيرگذاري فرهنگ اسلامي بر بهره‌وري منابع انساني حائز اهميت است؛ بنابراين، در پژوهش حاضر، بررسي رابطه فرهنگ اسلامي (از منظر شاخصه­هاي مدل هافستد) با بهره‌وري منابع انساني در يك يگان نظامي، هدف پژوهش قرار گرفته است.اين پژوهش از منظر هدف، كاربردي و از جنبه گردآوري و تحليل داده‌ها، كمي است. متغير فرهنگ اسلامي در اين مطالعه منطبق با آموزه‌هاي دين مبين اسلام در خصوص ابعاد مدل فرهنگي هافستد تعريف‌ شده است. براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسش‌نامه هرسي و گلد اسميت به منظور ارزيابي بهره‌وري منابع انساني استفاده گرديد. در خصوص متغير مستقل (فرهنگ اسلامي) نيز پرسش‌نامه‌اي بر اساس مباني اسلامي تنظيم شد. روايي پرسش‌نامه‌ها توسط خبرگان و كارشناسان حوزه تحقيق و پايايي آن‌ها به‌وسيله ضريب آلفاي كرون باخ مورد تائيد قرار گرفت. تجزيه‌وتحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهاي spss و ليزرل صورت پذيرفت. بر اساس يافته‌هاي پژوهش، بين فرهنگ اسلامي و بهره‌وري منابع انساني در سازمان هدف رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.

One of the most comprehensive cultural studies to date has been the Hofstede model. The main disadvantage of this study is the difference in the type of view and its foundations. Islamic culture, by mapping the path to human perfection and humanity, plays a significant role in the success and realization of the goals of societies and organizations. In this regard, considering the key role of human resources in military organizations, awareness of the size of the relationship and the impact of Islamic culture on human resource productivity is important. Therefore, in this research, the aim of the study was to examine the relationship between Islamic culture and human resource productivity in a military. From the objective point of view, the present study is applied and is also a quantitative research in terms of data collection and analysis .The variable of Islamic culture is defined in this study based on the doctrine of Islam on the dimensions of the Hofstede culture model. To collect data, a questionnaire was used to evaluate the human resources productivity of the Hersey & Gold Smith questionnaire. A questionnaire based on Islamic principles was also developed regarding the independent variable (Islamic culture). Validity of the questionnaires was confirmed by experts and research experts and their reliability was confirmed by the Crone Bach alpha coefficient. Data analysis was performed using SPSS and LISREL software. According to research findings, there is a positive and significant relationship between Islamic culture and human resource productivity in the target organization.