تاثير سرمايه هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بر ساختار توزيع قدرت در خانواده

The relationship between social, cultural and economic capital and the structure of power distribution in the family

هدف پژوهش بررسي تاثير سرمايه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي بر ساختار توزيع قدرت در خانواده مي‌باشد. تحقيق ازنوع كاربردى وپيمايش است. جامعه آماري، دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي تبريز كه با استفاده از فرمول كوكران حجم نمونه 375 نفر به روش نمونه گيري طبقه‌اي بدست آمد. شيوه گردآوري، پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار محتوايي و صوري و پايايي آن با آلفاي كرونباخ بدست آمد. مباني نظري:«نظريه بورديو، پاتنام، نظريه منابع و..» مي‌باشد. براي تحليل داده‌ها از spss18 وAmos استفاده شده است. نتايج نشان داد بين سرمايه اقتصادي و ابعاد سرمايه اجتماعي ،بعد تجسم يافته سرمايه فرهنگي با ساختار توزيع قدرت در خانواده رابطه مستقيم دارد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان داد كه سرمايه اقتصادي، ابعاد سرمايه اجتماعي و بعد تجسم يافته سرمايه فرهنگي به عنوان متغيرهاي اثرگذار در الگو باقي‌مانده است. متغيرهاي تحقيق ، 12درصد ساختار توزيع قدرت در خانواده را تبيين مي‌كنند و 88 درصد از واريانس توسط متغيرهاي خارج از موضوع پژوهش قابل تبيين مي‌باشد. بين (سن، وضعيت تأهل ، تحصيلات) و ساختار توزيع قدرت در خانواده رابطه معني داري وجود نداشت.و ساختار قدرت در خانواده هاي دانشجويان دختر دموكراتيك تر از پسر مي باشد.

The purpose of this study is to investigate the effect of social, cultural and economic capital on the structure of power distribution in the family. The research is of applied and survey type.the statistical population is the students of the Islamic Azad University of Tabriz. The method of collection was a questionnaire with content and face validity and its reliability was obtained with Cronbach's alpha. Theoretical foundations: "Bourdieu's theory, Putnam, resource theory, etc." Spss18 and Amos were used to analyze the data. The results showed that between economic capital and the dimensions of social capital, the embodied dimension of cultural capital has a direct relationship with the power distribution structure in the family. The results of stepwise multiple regression analysis showed that economic capital, dimensions of social capital and the embodied dimension of cultural capital remained as influential variables in the model. The research variables explain 12% of the power distribution structure in the family and 88% of the variance can be explained by variables outside the research subject. There was no significant relationship between (age, marital status, education) and the power distribution structure in the family. an‎d the power structure in female student families is more democratic than male.