عنوان مقاله :
بررسي قاعده تفسير عليه انشا كننده قرارداد در فقه و حقوق ايران
عنوان به زبان ديگر :
Iranian jurisprudence and law and the rule of interpretation against the contractor in it
پديد آورندگان :
شيخي، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران , اميني، منصور دانشگاه شهيد بهشتي , ساورايي، پرويز دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
تفسير قرارداد , ترجيح تفسير عليه تنظيم كننده , ترجيح تفسير عليه متعهد له , حسن نيت
چكيده فارسي :
يكي از دغدغه هاي قواعد حقوقي همواره برقراري توازن و هماهنگي بين طرفين قرارداد بوده است. امروزه با توجه به پيچيده
شدن قراردادها و تغيير فاحش قدرت معاملاتي طرفين قرارداد، لزوم بازنگري در برخي قراردادها مورد توجه دكترين و رويه
قضايي قرار گرفته است. اين مسئله در سيستم حقوقي كامن لا در ايالات متحده در قالب قواعد مختلفي چون قاعده ي خلاف
وجدان نبودن شروط قراردادي، قاعده ي تفسير عليه انشا كننده، قاعده تقابل تعهدات و ... ديده مي شود. چالش اصلي اين
تحقيق و پژوهش بررسي ماهيت، مباني و كاركرد قاعده تفسير عليه انشا كننده در حقوق و بررسي شيوه اعمال آن در حقوق
ايران مي باشد و اينكه آيا اين قاعده در اصل در حقوق ايران وجود دارد و اعمال مي شود يا خير. خدف از بررسي اين قاعده پي
بردن به نقش تعديل كننده آن در كليه قراردادهاي الحاقي، يك طرفه، استاندارد و ساير قراردادهاست. اما اين موارد به صراحت
در حقوق ايران ملاحظه نشده لكن با بررسي رويه هاي قضايي ردپايي از استفاده از اين قاعده محسوس است و ممنوعيتي نيز
در اعمال اين قاعده ديده نمي شود. از جمله موارد اعمال اين قاعده در حقوق ايران در موارد لزوم تفسير مضيق شروط سالب و
محدود كننده ي مسئوليت و همچنين تفسير نواقص دفاتر تجاري بر عليه نگارنده آن است.
چكيده لاتين :
If in the meaning and concept of a part or condition of the contract that hasn’t been negotiated independently by the parties,there be doubt and ambiguity,interpretation is usually in favor of the person who has recently joined the contract and against the person who drafted the contract, because the original person preparing and arranging the contract has the power to prevent doubt and ambiguity in the text of the contract when preparing and arranging the initial text. This principle is explicitly and some times explicitly enshrined in the law of the German Roman states and common law , but it doesn’t explicitly exist in Iranian law. However ,according to the principles and foundation of jurisprudence and the requirments of the principles of justice and the rule of will and the rule of causation and prohibition of frand against the law, this doctrine can be considered applicable in Iranian jurisprudence and law.
عنوان نشريه :
مباني فقهي حقوق اسلامي