بررسي ابعاد موفقيت پياده سازي سيستم هاي هوش تجاري در شركت هاي توليدي (مطالعه موردي: شركت توليدي سيمان)

با افزايش حجم داده ها، دسته بندي و تحليل آن ها فرايندي پيچيده و پرچالش است كه با پيشرفت فناوري اطلاعات در سطوح مختلف، تكنولوژي هوش تجاري نيز توسعه يافته است. در صورت اجراي نادرست آن شركت، نه تنها سودي كسب نخواهد كرد، بلكه بر هزينه هايش نيز مي افزايد. هدف اصلي اين مقاله شناسايي و دسته بندي ابعاد و عواملي است كه در موفقيت پروژه هاي پياده سازي سيستم‌هاي هوش تجاري در سازمان ها، نقش كليدي دارند. براي تحقيق حاضر شركت سيمان فراز فيروزكوه به عنوان سازمان مورد مطالعه انتخاب شده است. اين مقاله از نظر هدف كاربردي و از نظر روش انجام، پيمايشي است. طرح پژوهش براي جمع آوري اطلاعات به صورت توصيفي و بررسي ادبيات مي باشد. در اين پژوهش جهت شناسايي عوامل موفقيت آميز پياده سازي سيستم‌هاي هوش تجاري پس از مطالعه تحقيقات پيشين، با استفاده از دو پرسشنامه، داده ها جمع آوري شد. جامعه آماري شامل مشاوران هوش تجاري و كاركنان شركت مورد مطالعه مي باشد، نمونه گيري به كمك فرمول كوكران و به صورت تصادفي انجام شد و سپس به كمك آزمون چولگي، فريدمن، دوجمله اي، تك نمونه اي به تحليل آماري پرداخته شد و در نهايت مدل مفهومي ذهني از نتايج پژوهش ارايه گرديد. براساس بررسي به عمل آمده ده بعد و 66 فاكتور شناسايي و الويت بندي شد و شركت مورد مطالعه در هشت بعد زيرساخت، ارايه خدمات سيستم، راهبردي، سازماني، مالي، انساني، مديريتي و محيطي در شرايط مطلوبي قرار دارد و در دو بعد قابليت سيستم و داده در سطح متوسطي قرار دارد.