تبيين تأثيرگذاري مذهب بر كشمكش‌‌هاي سرزميني در منطقۀ جنوب آسيا

مسائل مربوط به قلمرو و قلمروخواهي/ قلمروسازي به‌‌عنوان بُن‌‌مايۀ بسياري از موضوعات و پديده‌‌هاي جغرافياي-سياسي، هنگامي‌‌كه با كشمكش همراه باشند، اهميت زيادي مي‌‌يابند. كشمكش‌هاي سرزميني و قلمرويي به‌‌نوبۀ خود مي‌‌توانند از دين/ مذهب متأثر شوند؛ به‌‌طوري‌‌كه موضوعات ديني/ مذهبي مي‌‌توانند از يك‌‌سو منجر به‌‌ وقوع كشمكش‌هاي سرزميني ‌شوند و از سوي ديگر، ادعاي مالكيت و حاكميت بر يك سرزمين واحد از سوي گروه‌هاي مذهبي/ ديني متفاوت مي‌‌تواند پديدآورندۀ كشمكش‌‌هاي سرزميني باشد. منطقۀ جنوب آسيا يكي از مناطقي است كه در آن كشمكش‌‌هاي سرزميني به‌‌خوبي قابل‌مشاهده است. اين منطقه، نخست پس از سلطۀ بريتانيا و سپس، بعد از تجزيه در سال 1947م شاهد بروز هرچه بيشتر كشمكش‌‌هاي سرزميني در درون كشورها و بين كشورهاي عضو بوده كه در موارد متعددي اين كشمكش‌‌ها از دين/ مذهب تأثير پذيرفته؛ به‌‌طوري‌‌كه پيامدهاي مستقيمي بر كل منطقه داشته‌است.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصيفي-تحليلي و با استناد به منابع كتابخانه‌‌اي، به اين سؤال مي‌‌پردازد كه چگونه متغير دين/ مذهب بر كشمكش‌‌هاي سرزميني در منطقۀ جنوب آسيا تأثير گذاشته‌است. نتايج تحقيق نشان مي‌‌دهد، دين/ مذهب نه به‌‌تنهايي، بلكه به‌‌عنوان يك متغير ميانجي مهم در كنار عواملي مانند ملي‌‌گرايي و نژادگرايي، در بروز كشمكش‌‌هاي سرزميني در اين منطقه تأثيرگذار بوده‌است.