چكيده فارسي :
زباله شهري، زباله روستاها، زباله ساير مناطق مسكوني و خدماتي،زباله ساخت و سازها، زباله كارخانجات، صنايع و معادن ، زباله بيمارستان ها، زباله بخش كشاورزي و زباله كوهنوردها، گردشگران و رهگذران…بهرحال مجموعه از توليدكنندگان آشغال و رها كردن آن در طبيعيت…. اين داستان زباله در ايران است. خروجي اين مجموعه از توليدكنندگان زباله، ايجاد مناظر زشت و غير بهداشتي براي انسان و طبيعت است. جالب توجه است ما در ايران همه نوع ساختار مديريتي، قوانين و مقرارت و آئينامه و فرايندها هستيم كه بخش گسترده اي از منابع كشور را به خود اختصاص داده است؛ سازمان محيط زيست، شوراي شهر و روستا، استانداران، فرماندران و بخشداران و شهرداران و از همه بالاتر انواع رسانه هاي ملي، منطقه اي و محلي و به زبان هاي ملي و قومي ومحلي و مراكز فرهنگي و آموزشي و تربيتي… ولي دريغ ازيك درصد تاثيرگذاري! يعني استاندار يك استان وقتي كه زباله ها را در رويشگاه هاي بكر جنگي و مرتعي مي بيند اصلا وجدان درد نمي گيرد و به رگ غيرتش بر نمي خورد؟! يا شهرداري كه نخاله هاي ساختماني تخليه شده يا رها شده درحريم شهر را مي بيند شكي در نيمچه مدريت خود نمي كند. يا رييس جهاد كشاورزي استان يا شهرستان و دهستان، كسيه هاي پلاستيك رها شده از مزارع كشاورزي در همه جاي طبيعيت را، به فكر فرو نمي رود. از همه مهمتر از مجموعه مصوبات سفرهاي رييس جمهور و دولتمردان چند تا به موضوع مديريت زباله و پسماند اختصاص داده شده است. همه ما حداقل به چند كشور خارجي سفري داشته ايم ايا در جاي غير از ايران اين مناظر زشت پخش تيكه هاي پلاستيك در طبيعيت را مشاهده كرده ايم؟ قبول بكنيم در اين ارتباط يا بي سواديم، يا بي توجهيم، يا ناتوان درمديريت اين پديده زشت و اگر مديريت مي شد حتي سهمي اساسي در چرخه اقتصاد مي داشت.