عنوان مقاله :
زمان و خاستگاه پيدايش تشيع: بررسي و نقد مدعاي قفاري
عنوان به زبان ديگر :
The Time and Origin of the Emergence of Shiism: Review and Criticism of Ghaffari's Claims
پديد آورندگان :
جلائي، قاسم دانشگاه اديان و مذاهب قم , نادم، محمدحسن دانشگاه اديان و مذاهب قم - گروه شيعه شناسي
كليدواژه :
شيعه , پيدايش , كوفه , ناصر القفاري , اصول مذھب الشيعة
چكيده فارسي :
كتاب اصول مذهب الشيعة الامامية الاثني عشرية: عرض و نقد اثر ناصر القفاري بنيان‌هاي اعتقادي شيعه، از جمله منشأ مكاني و زماني پيدايش تشيع، را نقد كرده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسي مدعاي قفاري در باب معرفي كوفه به عنوان خاستگاه پيدايش تشيع، آن هم پس از ماجراي قتل عثمان، ابتدا قواعد راهبردي در مقام استدلال‌آوري را ترسيم كرده و در پي نقد مستدل آراي وي بر اساس جست‌وجو از خودستيزي گزاره، نقد مباني و بررسي كفايت دليل است. نتيجه اينكه، برآمدن تشيع در كوفه، آن هم به دليل فقدان علماي عامه در آن شهر با سخن ديگرِ قفاري، يعني ذكر نام افراد تأثيرگذار در آن جغرافيا به عنوان علماي اهل سنت، به خودستيزي دچار است. چنان‌كه استدلال به بُعد مسافت كوفه از مدينه و نيز استناد به پذيرفته‌نشدن تشيع در نقاط ديگر بدون اثبات فقدان نشانه‌هاي تشيع در شهرهاي ديگر، قبل يا هم‌زمان با كوفه، به كفايت‌نداشتن دليل و وجود پيش‌فرض تشيع به عنوان جرياني جدا از اسلام به اِشكال در مباني هم دچار است.
چكيده لاتين :
The book "The Fundamentals of the Twelver Imami Shiism: A Review and Critique"
by Naser Ghaffari has criticized the fundamentals of Shiite belief, including the spatial
and temporal origin of the emergence of Shiism. The present study, with the aim of
investigating Ghaffari's claim regarding the introduction of Kufa as the origin of
Shiism after the assassination of Othman, first draws strategic rules in argumentation
and then tries to provide a reasoned criticism of his opinions based on the search for
the self-contradiction of the proposition, criticize the foundations and check the
adequacy of the reason. The result shows the claim that Shiism arose in Kufa due to
the lack of Sunni scholars in that city is in contradiction with another statement by
Ghaffari mentioning the names of influential people in that region as Sunni scholars.
Similarly, adducing Kufa's distance from Medina and also the non-acceptance of
Shiism in other places without proving the absence of signs of Shiism in other cities
before or at the same time as Kufa is flawed in its foundations due to the lack of reason
and also the presupposition of Shiism as a movement separate from Islam.
