مقايسه اثربخشي رويكردهاي هيجان مدار و روان‌درماني پويشي كوتاه‌مدت فشرده بر سازگاري زناشويي زنان متاهل با تجربه تروماي پيچيده دوران‌كودكي

Comparison of the effectiveness of Emotion-focused Therapy and Intensive short-term dynamic psychotherapy on marital adjustment of married women with experience of complex childhood trauma

پژوهش حاضر با هدف مقايسه اثربخشي درمان‌هاي هيجان‌مدار و روان‌درماني‌پويشي‌كوتاه‌مدت فشرده بر سازگاري زناشويي زنان با تجربه تروماي پيچيده دوران‌كودكي انجام شد. جامعه پژوهش را زنان متاهل داراي سابقه تروماي پيچيده دوران‌كودكي و روابط زوجي آشفته در شهركرد در سال 1400 تشكيل مي‌دادند. نمونه‌گيري پژوهش از طريق فراخوان و به صورت داوطلبانه انجام شد. پس از بررسي ملاك‌هاي ورود به نمونه، در نهايت شش نفر انتخاب و به شكل تصادفي در هر مداخله قرار گرفتند. پس از اجرا، رويكردها مورد مقايسه قرار گرفتند. داده‌هاي پژوهش با روش مورد منفرد تحليل شدند. نتايج تحليل ديداري بين دو موقعيت مداخله و خط پايه شامل داده‌هاي ناهمپوش، تغييرات ميانه و ميانگين، تغييرات سطح نسبي و مطلق، بيانگر اثربخشي هر دو درمان بر سازگاري زناشويي بود. تغييرات ميانه و ميانگين براي درمان‌هاي هيجان‌مدار و روان‌درماني‌پويشي‌كوتاه‌مدت فشرده بيانگر اثربخشي هر دو رويكرد بر افزايش سازگاري زناشويي در اواسط و پايان جلسات درماني بود. همچنين تغييرات سطح نسبي براي هر دو درمان نشان‌دهنده افزايش سازگاري زناشويي در مراحل اوليه درمان بود. نتايج در مورد تغييرات مطلق براي روان‌درماني پويشي‌كوتاه‌مدت فشرده و درمان هيجان‌مدار بيانگر آن بود كه هر دو درمان توانسته‌اند منجر به تغييرات فوري در نمره سازگاري زناشويي شوند. درصد ناهمپوشي نيز براي هر دو درمان بيانگر اثربخشي بالاي اين دو درمان براي سازگاري زناشويي بود. با توجه به مقادير به دست آمده از تغييرات ميانه، ميانگين، تغييرات سطح و شاخص درصد داده‌هاي ناهمپوش، نتايج نشان دهنده آن است كه درمان هيجان‌مدار نسبت به روان‌درماني پويشي‌كوتاه‌مدت فشرده در افزايش سازگاري زناشويي موثرتر عمل كرده است.

The aim of this study was to compare the effectiveness of ISTDP and EFT therapies on marital adjustment of married women with experience of complex childhood trauma. The study population consisted of married women with a history of complex childhood trauma and distressing marital relationships in Shahrekord in 1400. sampling was done by call and voluntarily. After reviewing the inclusion criteria, finally, six people were selected and randomly assigned to ISTDP and EFT treatments. After implementation, the approaches were compared. Research data were analyzed by a single case method. The results of visual analysis between the intervention and baseline positions including PND, mean and mean changes, relative and absolute level changes, showed the effectiveness of both treatments on marital adjustment. Mean and average changes for ISTDP and EFT therapies indicated the effectiveness of both approaches on increasing marital adjustment in the middle and end of treatment sessions. Relative level changes for both treatments also indicated an increase in marital adjustment in the early stages of treatment. Results for absolute changes for ISTDP and EFT therapies indicated that both treatments were able to lead to immediate changes in marital adjustment scores. The percentage of overlapping for both treatments indicated the high effectiveness of these two treatments for marital adjustment. Considering the values obtained from the average changes, mean, level changes, and percentage index of overlapping data, the results show that EFT treatment was more effective than ISTDP treatment in increasing marital adjustment.