جستاري درباره‌ي دگرگوني‌هاي انواع ادبي در حماسه

On Transformations in epic genres

انواع ادبي بهترين شيوه براي ارزيابي متون ادبي است. بنابر گستردگي ادبيات، دسته‌بندي آن، يك اصل لازم براي تداوم مطالعات ادبي است. در اين پژوهش با درنگ بر اهميت انواع ادبي و هم‌زيستي انواع ادبي با هم، به تحول «حماسه» به «رمان» پرداخته‌ايم. حماسه -كه داستان دلاوري قهرمانان و چگونگي پيدايش تمدن است- با در نظر داشتن موضوع و ويژگي‌ها و كاركرد آن و چگونگي پيدايش آن، تعريف شده و در دسته‌بندي موضوعي به انواع آن پرداخته شده است. در بررسي شباهت و تفاوت حماسه با ديگر نمونه‌هاي ادبي (اسطوره، قصه،رمانس، رمان) به اين نتيجه دست يافته‌ايم كه نوع ادبي در تعريف جزمي قرار نمي‌گيرد و منحصر به دوره‌ي خاص نيست. نهايت اين كه تقسيم‌بندي ادبيات به انواع مختلف، به معناي محدود بودن آن نوع ادبي نيست و ممكن است اثري در يك نوع ادبي ويژگي‌هاي ديگر نمونه‌ها را نيز داشته باشد.

Genres are the best method to evaluate literary texts. This classification is a principle for the continuation of literary studies due to breadth of literature. The present study tried to examine the importance of different genres and the evolution of the concepts of epic in novels. Epic, which is the story of heroism and the civilization, is defined based on the subject, its features and functions and it was addressed in a variety of thematic categories; by examining the similarities and differences of epic with other genres of literature (myths, fables, romances, novels), it was concluded that this genre didn’t belong to special group or special period, and classification of literature cannot limit a genre which can have the characteristics of other literary texts.