عنوان مقاله :
كرونا و الگوي عقلاني جامعۀ جهاني: تحليلي بر اساس رويكرد سيستمي
عنوان به زبان ديگر :
Corona and the Rational Model of the World Society: An Analysis Based on the Systemic Approach
پديد آورندگان :
بختياريان، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه فلسفه، تهران، ايران
كليدواژه :
جهاني سازي , عقلاني سازي , عقلانيت سيستميك , عقلانيت سيستماتيك , جامعۀ جهاني , كرونا
چكيده فارسي :
بحران هايي كه با ربط غيرمستقيم به بيماري كرونا پديد آمدند با آشكار ساختن ضعف هاي ساختاري، چالش هاي زيادي ايجاد كردند به ويژه چالش در برابر اين نظر كه بهترين موقعيت و راهكار براي استقرار نظم و صلح در جهان، رهبري يك امپراتور جهاني و اِعمال يك سيستم واحد است. جهان بحران زده بي نظم تر از هميشه چهرۀ امپراتوري جديد را به اين صورت به نمايش گذاشت: يك كاپيتاليسم جهاني با ارزش هاي نئوليبرالي و با صنعت گرايي و جهاني فاقد ارزش هاي جهاني كه همواره در قالب يك ادبيات آرمانگرايانه براي جلوگيري از جنگ، تأمين صلح، ايجاد رفاه، برابري، وحدت و براي حل مشكلات تبليغ شده است. اما دغدغۀ اصلي آن كنترل و مديريت روابط اجتماعي-تكنولوژي از مركز جامعۀ جهاني براي حفظ سلسله مراتب بوده است. خروج از سازمان بهداشت جهاني، عدم شفاف سازي اطلاعاتي در زمينۀ جهش ويروس و مواردي ديگر همچون محروم سازي برخي كشورها از دريافت واكسن و دارو و غيره، هرگز نمي تواند نوعي ارزش جهاني قلمداد شود. اين رفتار جامعۀ جهاني از آنجا كه از نظم و قانون و ارزش بي بهره است تحت هيچ نوع عقلانيت سيستميك و حتي سيستماتيكي قرار نمي گيرد و مي توان گفت جامعۀ جهاني تنها در محدودهاي از آنچه به نفع كاپيتاليسم و نئوليبراليسم است روابط اجتماعي را جهاني يا عقلاني سازي كرده است. در بحبوحۀ بحران، بي نظمي و رفتارهاي نوپديد مي توانند مؤلفه هاي مناسبي باشند براي پي بردن به ضعف هاي پروژۀ جهاني سازي و تخريب هايي كه مي توانند نوعي تكامل برنامه ريزي شده ايجاد كنند. در اين مقاله با شرح و تبيين گوش هاي از نظريۀ سيستم هاي اجتماعي تلاش شده است تصوير روشن تري از الگوي عقلانيِ جامعۀ جهاني عرضه شود.
چكيده لاتين :
The crisis which has been indirectly related to the Corona disease has created a lot of challenges, particularly against this view that the best position and solution for the establishment of order and peace in the world is the leadership of a global emperor and the unit system. This crisis revealed the face of the new empire more than ever: global capitalism with neoliberal values which has been developed in the form of utopian literature that promotes: peace, avoid war, equality, unity, and solving problems. But the main concern is control and management of social—technology relations from the center of the global society to preserve the hierarchy. Departure from the World Health Organization, lack of transparency of information on the field of virus mutation, and other issues such as depriving some countries of receiving vaccines and medicine, etc., can never be considered universal value. This is not an operational procedure subject to systematic or systemic rationality, and it can be said that the world society has made social or economic relations only within a range of what is in favor of capitalism and neoliberalism. During the crisis, order and emergent patterns can be suitable components to detect the weakness of the project of globalization and doubts in the possibility of planned evolution which may create destruction. This paper with the help of a systemic approach is presented a clearer picture of the pattern of globalization and its possibilities.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي