اثر بخشي آموزش شيوه فرزند پروري سليگمن بر گرايش به كودك آزاري و خودكارآمدي والدگري در مادران داراي سابقه كودك آزاري

The effectiveness of Seligman parenting training on child abuse tendencies and parenting self-efficacy in mothers with a history of child abuse

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي آموزش شيوه فرزندپروري سليگمن بر گرايش به كودك‌آزاري و خود كارآمدي والدگري در مادران داراي سابقه كودك‌آزاري در شهر اصفهان انجام شد. روش كار: روش پژوهش نيمه آزمايشي از نوع پيش‌آزمون- پس‌آزمون- پيگيري با گروه كنترل بود. بدين منظور از بين مراجعين مراكز اورژانس اجتماعي در سال 1399به روش نمونه گيري در دسترس 40 نفر از مادران داراي سابقه كودك‌آزاري كه علاقمند به همكاري بودند انتخاب شده و بطور تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل جايگزين شدند. آزمودني‌هاي هر دو گروه پرسشنامه‌هاي گرايش به كودك‌آزاري (شمايي زاده ويوسفي، 1397) و خودكار آمدي والدگري (دومكا، 1996) را در مراحل پيش‌آزمون پس‌آزمون و پيگيري پاسخ دادند. گروه آزمايش 8 جلسه 90 دقيقه اي آموزش سبك فرزندپروري سليگمن را به صورت دوبار درهفته و به مدت چهار هفته دريافت نمودند، گروه كنترل در اين مدت هيچ نوع آموزشي دريافت نكردند. پس از اجراي آموزش مذكور پس از دو ماه هردو گروه مورد پيگيري قرار گرفته و پرسشنامه هاي مورد پژوهش را پاسخ دادند. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از روش‌هاي آماري توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و استنباطي (تحليل واريانس اندازه‌هاي تكراري) استفاده شد. يافته‌ها: نتايج تحليل واريانس اندازه‌هاي تكراري نشان داد كه آموزش سبك فرزندپروري سليگمن به طور كلي باعث كاهش گرايش به كودك‌آزاري و نيز افزايش خود كارآمدي مادران داراي سابقه كودك‌آزاري مي‌شود (0/05

The aim of this study was to investigate the effectiveness of Seligman parenting training on child abuse tendencies and parenting self-efficacy in mothers with a history of child abuse in Isfahan. The quasi-experimental research method was pretest-posttest with follow-up. For this purpose, among the clients of social emergency centers in 2020, 40 mothers with a history of child abuse were selected through the available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. Subjects in both groups answered the questionnaires on child abuse tendency (Shamaizadeh Yousefi, 2018) and parenting self-efficacy (Dumka, 1996) in the pre-test, post-test, and follow-up stages. The experimental group received 8 sessions of 90-minute Seligman parenting style training but the control group did not receive any training. To analyze data from descriptive statistical methods (mean and standard deviation) and inferential statistical methods (Analysis of variance of repeated measures) were used. The results showed that Seligman parenting style training generally reduces the tendency to child abuse and also increases the self-efficacy of mothers with a history of child abuse (P<0.05). As regards to results, it can be said, to improve child abuse tendency and parenting efficacy, Seligman parenting is a suitable method among women with a history of child abuse.