شماره ركورد :
1296439
عنوان مقاله :
نقد و بررسي «ايمان‌گرايي ناواقع‌گرا» با قرائت «دان كيوپيت»
عنوان به زبان ديگر :
A Criticism of "Unrealistic Fideism" according to “Don Cupitt”’s Reading
پديد آورندگان :
كاشي زاده، محمد پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي- گروه كلام اسلامي، ايران
تعداد صفحه :
29
از صفحه :
179
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
207
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
ايمان‌گرايي , ناواقع‌گرايي , واقع‌گرايي , عمل‌گرايي , دان‌كيوپيت
چكيده فارسي :
موضوع اين مقاله يكي از مسائل پرپيشينه و ريشه‌دار كلامي و قرآني است و آن «رابطه معجزه با صدق ادعاي آورنده معجزه» است و اينكه چگونه مثلاً انداختن عصا و تبديل آن به افعي، دليل بر حقانيت قول آورنده و رسالت او از جانب خداست و به اصطلاح چه رابطه‌اي بين يك عمل تكويني و نبوت كه يك منصب معنوي است، وجود دارد. ما در اين مقاله در صدديم دلالت آن را به صورت برهاني ثابت كنيم. دلايلي براي اثبات اين مدّعي مطرح شده است؛ مانند قول مشهور «قبح اغراءِ به جهل» و بيان علامه طباطباييŠ با قاعده فلسفي «حكم الامثال في ما يجوز». دلالت معجزه بر صدق مدعي دلالت لفظي نيست. به‌تبع دلالت مطابقي و تضمني و التزامي مورد بحث ما نيست؛ بلكه دلالت آن عقلي و به صورت برهان لمّي است؛ زيرا با درنظرگرفتن صفات خدا مانند حكيم‌بودن و اينكه وجود او منزه از قبيح است، و از آنجا كه اين مسائل جنبه علّي و معلولي دارد، درنهايت به لازم آن پي مي‌بريم؛ يعني درواقع آوررنده اين معجزات در ادعاي خود راستگوست و لازمه صفات جمال و جلال خداوند اقتضا مي‌كند كه در ادعاي خود راستگو باشد. خدا هرگز چنين قدرت فوق‌العاده‌اي را به فردِ دروغگو نمي‌دهد و اگر هم بر فرض ممكن، فردي صاحب چنين قدرتي شد، بر خدا لازم است، مانع گمراهي بندگان شود. بيان دوم اينكه رخداد معجزه به عنوان يك خارق عادت و ادعاى ارتباط با عالم بالا به عنوان خرق عادت دوم، مطرح شده‌اند و هر دو مماثل يكديگر مي‌باشند. اگر اولى را پذيرفتيم، دومى (ادعاى نزول وحى) نيز به جهت قاعده «حكم الأمثال فى ما يجوز وما لا يجوز واحد» بالضروره پذيرفته مى‌شود. قول كساني كه معتقدند معجزه براي اقناع عوام‌الناس است و آن را حركتي فريبكارانه تلقي مي‌كنند، با اثبات نظريه نخست، شأن و جايگاه معجزه را به بالاترين درجه خود كه مرتبه منطق و عقل است، ارتقا داده‌ايم. اگر ما دلالت معجزه را برهاني ندانيم، درواقع بر يكي از مهم‌ترين و اساسي‌ترين مسئله اعتقادي خود برهان اقامه نكرده‌ايم.
چكيده لاتين :
Don Cupitt offers a new explanation of Christianity for the New Christian world, being influenced by postmodern ideas and taking an unrealistic approach. Proposing the theory of ‘unrealistic fideism’, he seeks to reconcile religion and modernity in the new world. Don Cupitt's view is based on critical rationalism and pragmatic approach, and introduces religion as a kind of spirituality devoid of theoretical and metaphysical structures. Accordingly, giving priority to the nature of faith over the subject of faith, he argues that the ancient mythical notion, which suggests there is a pre-existing rational and eternal order in the world, must be discarded. Denying the theoretical and metaphysical basis of religion, including the origin of the world and resurrection - as the most important elements of Divine religions - he still defines himself and his followers in a Christian space, and claims to show the right path of faith by emphasizing the nature of faith. Don Cupitt’s approach is an inverted and incorrect reading of religion that has no mental affinity with the Divine religions and, instead of inspiring faith, afflicts its followers with the suffering of self-deception and negligence of the subject of faith. In terms of intellectual foundations, it is based on positivism and will lead to absolute relativism.
سال انتشار :
1401
عنوان نشريه :
قبسات‌
فايل PDF :
8712295
لينک به اين مدرک :
بازگشت