بررسي تاثير سبك هاي تربيتي والدين بر التزام عملي به اعتقادات مذهبي نوجوانان

A study on the role of parenting styles on teenagers' adherence to religious beliefs

هدف پژوهش حاضر، بررسي بررسي تاثير سبك هاي تربيتي والدين بر التزام عملي به اعتقادات مذهبي نوجوانان شهر زهك بود. اين مطالعه توصيفي از نوع همبستگي در مدارس متوسطه دوم شهر زهك در سال 1398 انجام شد. جامعه پژوهش 1800 نفر و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 242 نفر با روش نمونه‌گيري طبقه اي تصادفي برآورد شدند. به منظور جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه شيوه هاي فرزند پروري بامريند (1972) و التزام عملي به اعتقادات اسلامي نويدي و عبداللهي (1380) استفاده شد. داده ها با استفاده از به نرم افزار 23- spss و آزمون t، آزمون همبستگي و رگرسيون تحليل شدند. نتايج نشان داد كه سبك مقتدرانه، سبك غالب والدين و التزام عملي دانش آموزان به اعتقادات مذهبي متوسط است. همچنين ميان سبك هاي تربيتي با التزام عملي ارتباط معناداري مشاهده شد (0/01 ≥ P). ميان التزام عملي دانش آموزان دختر به اعتقادات مذهبي بيشتر از پسران بود (0/01 ≥ P). نتايج رگرسيون نشان دادند سبك هاي تربيتي مقتدرانه به ميزان 0/44 قدرت پيش بيني التزام عملي به اعتقادات مذهبي را داشته‌ است.

The purpose of this study was to investigate the effect of parents' educational styles on the practical commitment to the religious beliefs of adolescents in Zahak city. This descriptive correlational study was carried out in second grade secondary schools in Zahak city in 2020. The population of the study was 1800 and the sample size was estimated using a Morgan table of 242 people by stratified random sampling method. In order to collect data, the questionnaire of childbirth practices Baarmind (1972) and practical commitment to the Islamic beliefs of Navid and Abdollahi (2001) were used. The data were analyzed using SPSS-23 software, t-test, correlation test and regression. The results showed that the authoritarian style, the dominant style of parents, and the practical commitment of students to moderate religious beliefs. Also, there was a significant correlation between practical and practical pedagogical styles (P ≤ 0.01). Between the practical commitment of female students to religious beliefs was more than boys (P <0.01). The results of regression showed that elite educational styles had 0.44 strengths of predicting practical commitment to religious beliefs.