پيش بيني كيفيت زندگي زنان مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس بر اساس سبك هاي مقابله، حمايت اجتماعي و كژكاري جنسي با ميانجي گري تاب آوري

Predicting the quality of life in women with Multiple Sclerosis based on coping styles, social support and sexual perversion mediated by resilience

كيفيت زندگـي بيماران مولتيپـل اسـكلروز متاثر از شرايط بيماري آنها است. پژوهش حاضر با هدف پيش بيني كيفيت زندگي زنان مبتلا به ام اس بر اساس سبك هاي مقابله، حمايت اجتماعي و كژكاري جنسي با ميانجي گري تاب آوري انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگي است كه در قالب مدل معادلات ساختاري مورد تحليل قرار گرفته است. جامعه آماري، بيماران زن عضو انجمن هاي ام اس در سال 1399 بودند. 147 نفر به كمك روش نمونه گيري در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه هاي كيفيت زندگي، تاب آوري، حمايت اجتماعي، سبك هاي مقابله اي و عملكرد جنسي بودند. داده ها به كمك نرم افزار AMOS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها: نتايج نشان داد كه مدل كلي داراي برازش قابل قبول است. مولفه هاي حمايت اجتماعي (p< 0.01)، راهبردهاي مقابله اي مسأله مدار (p<0.01)، و تاب آوري (p>0.01) با كيفيت زندگي همبستگي مثبت و معني دار، و راهبرد حل مسأله هيجان- مدار(P<0.01) و كژكاري جنسي (p<0.01)  با كيفيت زندگي رابطه منفي و معني داري داشتند. سبك هاي مقابله (p<0.01) و حمايت اجتماعي (p<0.01) 0/48 از واريانس تاب آوري را پيش بيني كردند. همچنين نقش ميانجي گري تاب آوري براي مؤلفه هاي سبك هاي مقابله، حمايت اجتماعي معنادار است، ‌اما با توجه به عدم همبستگي كژكاري جنسي (p>0.05) با تاب آوري، براي اين متغير نقش ميانجي گري ندارد، در مجموع متغيرهاي درون زاد و برون زاد، 0/59 از تغييرپذيري كيفيت زندگي را پيش بيني و تبيين كردند. نتيجه گيري: با توجه به نتايج پژوهش حاضر، بايد تمهيداتي جهت افزايش حمايت اجتماعي، راهبرد مسأله مدارانه حل مسائل و تاب آوري در بيماران مبتلا به ام اس انديشيده شود تا كيفيت زندگي آنها در سطح بالاتري باشد.

The quality of life of patients with multiple sclerosis is affected by their disease conditions. So, the aim of this study was to predict the quality of life of women with inflammatory bowel disease based on coping styles, social support and sexual perversion mediated by resilience. Materials & Methods: The present study is a correlation in which is analyzed in the form of a structural equation model. The statistical population of the present study was female patients who were members of MS associations in 2020. 147 people were selected as the sample using the available sampling method. The instruments were the Quality of Life Questionnaire, Resilience Questionnaire, Social Support, Coping Styles and Sexual Function. The data were analyzed using AMOS software. Results: The results showed that the overall model has an acceptable fit. The Components of social support (p< 0.01), problem- solving coping strategies (p< 0.01) and resilience (p< 0.01) with positive quality of life, and emotional problem solving strategies (p< 0.01) and sexual perversion (p< 0.01) have a negative relationship with quality of life. Coping styles (p< 0.01) and social support (p< 0.01) predicted 0.48 of the variance of resilience. The role of resilience mediation is also significant for the components of coping styles, social support, However, due to the lack of correlation between sexual dysfunction (p >0.05) with resilience has no mediating role for this variable, in total, endogenous and exogenous variables predicted and explained 0.59 of quality of life variability. Conclusion: According to the results of the present study, measures should be considered to increase social support, problem-solving strategy and resilience in patients against MS disorder so that their quality of life is at a higher level.