عنوان مقاله :
بررسي انتقادي رابطه دين و سياست در رساله الهياتي ـ سياسي اسپينوزا
پديد آورندگان :
ميرزايي ، محمدسينا دانشگاه تبريز , شهرآييني ، مصطفي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - گروه فلسفه
كليدواژه :
دين رسمي , دين باطني , وضع مدني , دموكراسي , مدارا , اقتدار سياسي , آزادي , تئوكراسي
چكيده فارسي :
نگارندگان اين مقاله ميكوشند تا در بررسي انتقادي رابطه دين و سياست در رساله الهياتيـ سياسي نشان دهند كه باروخ اسپينوزا با آنكه در پي جداسازي دو نهاد دين و سياست از هم نيست، همهنگام، ميكوشد دين رسمي را تحت قيمومت اقتدار سياسي درآورد. از اين رو، رابطه دين و سياست را از يكسو، با جدايي دين رسمي از باورهاي باطني و از ديگر سو، با تبيين چرايي تفوق اقتدار سياسي بر سلسله مراتب دين رسمي برميرسيم. اسپينوزا با قائل شدن به آزادي ديني و عبادت مذهبي ذيل آزادي انديشه و بيان، رساله الهياتي ـ سياسي را تبديل به منظومهاي براي ترويج مدارا كرده است. دين رسمي نزد اسپينوزا بايد ناظر به غايتي عملي و شكلگيري فضايلي چون مدارا باشد. مدارا آن ابزارِ كارسازي است كه بالمآل در خدمت ثبات سياسي و اعتلاي اجتماعي قرار ميگيرد. در دفاع از اين نتيجه، اسپينوزا استدلال ميآورد كه نخست، اقتدار ديني بايستي تحت قيمومت قدرت سياسي باشد. يعني تنها يك اقتدار حاكم در دولت ميتواند وجود داشته باشد و آن بايستي اقتدار سياسي باشد نه اقتدار ديني. دوم، او معتقد است كه دامنه قدرت اقتدار حاكم مسلماً تا اعمال شهروندان ادامه مييابد نه تا اعتقاد آنها. حاكم صرفاً حق انجام آن چيزي را دارد كه در حيطه قدرت او باشد، هيچ قدرتي نميتواند ديگران را به موجب باورها و عقايدش مجازات كند. سوم، در نظرگاه اسپينوزا دموكراسي طبيعيترين نوع حكومت است كه ميتواند حافظ آزاديهاي طبيعي آدميان از جمله آزادي انديشه و بيان باشد. در مقابل و در بررسي دوگانه دين و سياست، حكومت تئوكراتيك با تقويت انفعالات و كمفروغ كردن نور طبيعي عقل در ميان آدميان ميتواند آنها را به بندگي كشاند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي