عنوان مقاله :
رابطۀ ضرورت بيروني و دروني و علم در نزد هگل
پديد آورندگان :
مشكات ، محمد دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه
كليدواژه :
ضرورت بيروني , ضرورت دروني , علم , فلسفه
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين جنبههاي فلسفۀ هگل موضوع ضرورت است. در اينجا معناي ضرورت به خودي خود، مورد بحث نيست. بلكه با حفظ معناي مورد نظر آن، نظر به دو قيد بكار رفتۀ بيروني و درونيِ ضرورت، در سخنان هگل است. از سوي ديگرهگل بين اين دو نوع ضرورت و علم واقعي ارتباط برقرار كرده است. بنابراين در اينجا، ضرورت بيروني و دروني و رابطۀ آن دو با يكديگر و رابطۀ آن دو با علم واقعي مورد تامل و تحليل قرار ميگيرد. براساس سخنان هگل ضرورت بيروني كه به دو صورت و در واقع با دو نوع كوشش تحقق مييابد، از يكسو نشان ميدهد اينك به طور ضروري زمان آن رسيده است كه فلسفه به سطح علم فرا رود و از سوي ديگر به تحقق اين هدف، يعني علم، ميانجامد. از سوي ديگر علم يا نظام فلسفي با ضرورت درونياش نيز براي تكوين خود در واقع همان راه درازي را طي ميكند كه در طول آن دو نوع كوشش يا ضرورت بيروني طي شده است. همچنين اين دو نوع ضرورت بيروني از همان منطقي پيروي ميكنند كه بر تكوين نظام كه داراي ضرورت دروني است حاكم است..
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي