چالش هاي پياده سازي راهنماهاي باليني از ديدگاه ارائه دهندگان مراقبت هاي باليني دانشگاه علوم پزشكي گناباد: مطالعه كيفي تحليل محتوا

مقدمه: شناسايي چالش هاي پياده سازي راهنماهاي باليني مي تواند اطلاعات ارزشمندي را براي مجريان و سياست گذاران ارائه دهنده خدمات مراقبت هاي باليني در سطوح محلي و ملي فراهم نمايد. پژوهش حاضر با هدف شناسايي چالش هاي پياده سازي راهنماهاي باليني از ديدگاه ارائه دهندگان مراقبت هاي باليني انجام شده است.روش كار: مطالعه حاضر با رويكرد كيفي انجام شد. جامعه آماري پژوهش، شامل عده اي از ذينفعان شاخص و آگاه نسبت به نحوه ارائه مراقبت هاي باليني در بيمارستان علامه بهلول گنابادي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي گناباد در سال 1399 بود كه به صورت هدفمند و به روش گلوله برفي انتخاب شدند. جمع آوري داده ها از طريق مصاحبه نيمه ساختاريافته و جلسات بحث گروهي متمركز تا رسيدن به مرحله اشباع داده ادامه يافت. دركل 30 مصاحبه انجام گرديد. براي صحت و استحكام يافته‌هاي مطالعه از معيارهاي چهارگانه Lincoln Guba گرديد. داده ها با روش تحليل محتوا و روش تحليل محتوا Graneheim Lundman تحليل شد. يافته ها: تعداد 542 واحد معنايي و 71 واحد معنايي متراكم استخراج گرديد. پس از تجميع آنها، تعداد 3 طبقه و 12 زير طبقه به عنوان چالش هاي پياده سازي راهنماهاي باليني شناسايي گرديد.نتيجه گيري: چالش هاي پياده سازي راهنماهاي باليني شامل چالش هاي رويه اي، فرآيندي و ساختاري است. لذا پيشنهاد مي شود به اين چالش ها در تدوين، توسعه و اجراي راهنماهاي باليني در كليه سطوح ارائه دهنده مراقبت هاي باليني توجه گردد.