اثر اندركنش گالوانيكي بين گلوله و كاني هاي سولفيدي مس بر كارآيي خردايش و شناورسازي

تقابل‌هاي الكتروشيميايي به وجود آمده بين كاني‌هاي سولفيدي و واسطه‌هاي خردايش تاثير قابل‌ توجهي بر كارآيي مدارهاي خردايش (از نقطه‌نظر نرخ سايش گلوله‌ها و لاينرها، مصرف انرژي، توزيع دانه‌بندي محصول و ظرفيت مدار) و فلوتاسيون (از نقطه‌نظر تركيبات سطحي تشكيل‌ شده موثر در هيدروفوبيسيته ذرات) دارند. هدف از انجام تحقيق حاضر بررسي اثر كنترل الكتروشيميايي بر كارآيي فرآيندهاي خردايش و فلوتاسيون است. آزمون‌هاي خردايش و فلوتاسيون آزمايشگاهي تحت شرايط كنترل‌ شده الكتروشيميايي بر روي نمونه معرف گرفته‌ شده از خوراك كارخانه فرآوري مس ميدوك انجام شدند. نتايج آزمون‌هاي تاثير نوع واسطه خردايش بر نرخ سايش گلوله‌ها و كارآيي فرآيند فلوتاسيون نشان داد كه ميزان سايش گلوله‌هاي فولادي 1.68 برابر گلوله‌هاي كروم‌دار و كارآيي متالورژيكي فرآيند فلوتاسيون (عيار، بازيابي و انتخاب‌پذيري) نيز در حضور گلوله‌هاي كروم‌دار به‌ مراتب بيشتر از گلوله‌هاي فولادي است. افزايش پتانسيل اكسيداسيوناحياء (Eh)، pH و غلظت اكسيژن محلول (DO) در حضور گلوله‌هاي كروم‌دار عامل اصلي اين تفاوت است. افزودن آهك در ورودي آسيا باعث افزايش Eh (به طور متوسط از mV 55.91  به mV 189.79) و DO (به طور متوسط از ppm 2.44 به ppm 6.39) و در نتيجه بهبود قابل توجه كارآيي متالورژيكي فرآيند فلوتاسيون شد. حداكثر بازيابي مس در فرآيند فلوتاسيون در شرايط افزودن كلكتور گزنتات (Z11) و تيونوكربامات (X231) در سلول فلوتاسيون و حداكثر عيار كنسانتره و انتخاب‌پذيري در شرايط افزودن هر دو كلكتور در آسيا به دست آمد. تغييرات پارامترهاي الكتروشيميايي نشان داد كه انتقال كلكتور گزنتات به داخل آسيا باعث كاهش غلظت اكسيژن محيط و احيايي‌تر شدن پتانسيل پالپ گرديد. كاهش غلظت اكسيژن، به دليل اكسيداسيون گزنتات (به دي‌گزنتوژن) و كاهش غلظت آن در محيط است.