عنوان مقاله :
وحدت مفهومي صفات واجب‌الوجود نزد ابن‌سينا و بررسي نقد ملاصدرا بر اين نظريه
عنوان به زبان ديگر :
The Conceptual Unity of the Attributes of the Necessary Being in Avicenna’s View and Investigating Mulla Sadra’s Critique on This Theory
پديد آورندگان :
عطايي، حسين دانشگاه علامه طباطبايي - گروه فلسفه غرب، تهران، ايران , مصطفوي، حسن سعادت دانشگاه علامه طباطبايي - گروه فلسفه غرب، تهران، ايران
كليدواژه :
واجب الوجود , وحدت مصداقي , مفهوم مصداق , عينيت وحدت , وحدت مفهومي
چكيده فارسي :
بررسي ذات و صفات واجب‌الوجود از اصلي‌ترين بحث‌هاي الهيات بمعني الأخص است. به‌ويژه در جهان اسلام به دليل تصريحات متون ديني و فرهنگ حاكم، فلاسفه بيشترين اهتمام خود را در راستاي حل مسائل اين موضوع صرف كرده‌اند. نحوه‌ي ارتباط صفات با ذات و با يكديگر از لحاظ مفهوم و مصداق، يكي از اين مسائل است. ابن‌سينا به عنوان يكي از استوانه‌هاي فلسفه‌ي اسلامي در مبحث اتحاد مفهومي صفات واجب‌الوجود با يكديگر، نظريه‌اي را طرح كرده كه در ميان ديگر فلاسفه پذيرفته نشده است. پس از وي ملاصدرا در صدد مخدوش كردن نظريه‌ي ابن‌سينا برآمده است و ديگران نيز به تبعيت از وي، زبان به انتقاد از ابن‌سينا گشوده‌اند. ما در اين مقاله سعي در تبيين روشن نظريه‌ي ابن‌سينا داريم تا ملاحظه گردد كه آيا انتقاد ملاصدرا بر اين نظريه صحيح است يا خير؟
چكيده لاتين :
Investigating the essence and the attributes of the Necessary Being is among the main discussions of the ‘metaphysics in its particular sense’. Especially, in the Islamic world, due to the explicit statements in the religious texts as well as the dominant culture, the philosophers made the greatest effort to resolve the issues pertaining to this topic. The mode of relationship of the attributes with the essence and with one another is, as far as the concept and the instance are concerned, one of those issues. Avicenna, as one of the pillars of the Islamic philosophy, has put forward a theory on the discussion of the conceptual unity of the attributes of the Necessary Being with one another, which has not been accepted by other philosophers. After him, Mulla Sadra has attempted to deface Avicenna’s theory, and others, following him, have criticized Avicenna. In this article, we have tried to delineate Avicenna’s theory so that it is clarified whether Mulla Sadra’s critique on this theory is right or not.
