شماره ركورد :
1299484
عنوان مقاله :
گواه‌نمايي در شاهنامه
عنوان به زبان ديگر :
Evidentiality in Shahnameh
پديد آورندگان :
بختياري،‌ مريم دانشگاه الزهرا - زبان و ادبيات فارسي، تهران، ايران , نيك منش، مهدي دانشگاه الزهرا - زبان و ادبيات فارسي، تهران، ايران , فقيه ملك مرزبان، نسرين دانشگاه الزهرا - زبان و ادبيات فارسي، تهران، ايران
تعداد صفحه :
36
از صفحه :
87
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
122
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
گواهنمايي , وجهيت , پالمر , نشانگرهاي گواه‌نمايي
چكيده فارسي :
در هر متني به خصوص متون روايي براي اقناع مخاطب و باورپذيري بيشتر، از شواهد مختلف استفاده مي‌شود. اين موضوع در زبانشناسي ذيل مقوله‌اي با نام «گواه‌نمايي» تعريف مي‌شود. فرانك رابرت پالمر از جمله معني‌شناساني است كه اين مقوله را به دو نوع «حسي» و «گزارشي» تقسيم و براي هر يك انواعي ذكر مي‌كند. در اين پژوهش انواع گواه‌نماهاي موجود در شاهنامه در مولفه‌هاي: ديداري (مستقيم و غيرمستقيم)، شنيداري، بويايي، حس ششم، شباهت، انواع گزارش، تجربه و شناخت، دلالت عقلاني، پيش‌بيني(اخترشناسي و تعبيرخواب)، فرّ ايزدي، قسم و گواه دادن شخص معتبر بررسي شد. يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه نشانگرهاي حدس و گمان هرچند دربردارندۀ شك و ترديد هستند، در نهايتِ صحت گزاره اتفاق مي‌افتند. در گفتمان شخصيت‌ها (شاهزادگان، پهلوانان، موبدان، ستاره‌شناسان و...) به دليل عقلانيت بالاي فرستنده، گمان‌ها به واقعيت مي‌پيوندد و خلاف آن هيچ‌گاه اتفاق نمي‌افتد. «استنباط از روي نشانه‌ها» به دليل مشاركت در ديگر انواع گواه‌نمايي‌، كاربردقابل توجهي دارد. از نشانگرهاي گواه‌نمايي مي‌توان به: افعال حسي و شناختي مانند: «ديدن»، «شنيدن»، «بوييدن»، «دانستن»، «آگاه شدن»، و كناياتي مانند: «به‌دل‌آمدن» و واژگان ديگري كه در معيت گواه‌نمايي‌ها به كار مي‌روند مانند: «گمانم»، «گويي» و «برآنم» اشاره كرد
چكيده لاتين :
In narrative texts, different kinds of evidence are used for more acceptability. This topic is defined as "evidentiality" in Linguistics. F. R. Palmer is one of the semanticists who divides this category into two types: sensory and reported, and also states several types for each one of them. In this research, all types of evidential markers have been studied based on these features: visual evidence (direct and indirect), auditory evidence, sense of smell, the sixth sense, similarity, types of report, experience and cognition, rational signification, prediction (Astronomy and dream interpretation), Yezidis Xvarenah, swear, and witnessing. It is concluded that the markers of guess, even though including uncertainty and skepticism, occur in the entirely factual status of preposition. In the discourse of characters (princes, heroes, mowbeds, astronomers, etc.), because of the high rationality of sender, the guesses come true, and the contrary conditions never do happen. Among the evidential features, inference from signs, regarding its participation in all the other types of evidentiality, is considerable. The following perceptual and cognitive verbs such as "did@n", "šenid@n", "buyid@n", "dānest@n", "āgāh šod@n", and the metaphor like "be del āmad@n", and the other words including "gomānam", "guyi", and "bar ānam" are instances of evidential markers used in Shahnameh.
سال انتشار :
1401
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
فايل PDF :
8721058
لينک به اين مدرک :
بازگشت