شماره ركورد :
1299570
عنوان مقاله :
بازشناسي معناي عشق در گفتمان قصه بلند عاميانه داراب‌نامه طرسوسي
عنوان به زبان ديگر :
Exploring the meaning of love in the discourse of Tarsoosi’s Dârâbnâmeh as a long folklore story
پديد آورندگان :
نيكخو، عاطفه دانشگاه هرمزگان - گروه زبان و ادبيات فارسي، بندرعباس، ايران , صديقي، مصطفي دانشگاه هرمزگان - گروه زبان و ادبيات فارسي، بندرعباس، ايران , خجسته، فرامرز دانشگاه هرمزگان - گروه زبان و ادبيات فارسي، بندرعباس، ايران , عباسي، سكينه ، دانشگاه يزد - زبان و ادبيات فارسي، ايران
تعداد صفحه :
25
از صفحه :
499
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
523
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
قصه‌هاي بلند عاميانه فارسي , عشق گفتمان , داراب‌نامه طرسوسي(بخش نخست)
چكيده فارسي :
گفتمان در قصه‌ها، مجموعه معناداري از ارتباط دوسوية پردازنده/نقال با نقل‌شنو در بستر رويدادهاي گوناگون اجتماعي سياسي و عوامل پيرامتني است. اين امر از رهگذر جانشيني شاخصه‌هاي عاشقانه به‌جاي ويژگي‌هاي پهلواني و در قالب زنجيره‌اي روايي از ارتباط ساختار و كاركرد عشق شكل‌مي‌گيرد. از اين‌‌ميان، داراب‌نامه طرسوسي نيز به‌دليل بهره‌مندي از ارتباط تنگاتنگ ميان وقايع اجتماعي و نياز قصه‌شنو در دوره‌هاي خلق و بازآفريني قصه(ساسانيان و غزنويان يا غوريان)، بستر مناسبي براي اين پژوهش ‌است. اين مهم در دو سطح ساختار و كاركرد عشق بررسي شد. حاصل كار نشان‌ مي‌دهد كه در جانشيني شاخصه‌هاي عاشقانه به‌جاي ويژگي‌هاي پهلواني، در سطح ساختار، ابتدا نحوة بازنمايي عشق شكل‌مي‌گيرد. بدين‌معني كه وابستگي قصه در پرداخت عشق به‌ يكي از بسترهاي بازنماينده، يعني متون مقدس اسطوره‌اي-ديني و يا زمان بازپرداخت اثر، آشكارمي‌شود. در ادامه، پردازنده با تمركز بر همان عشق بازنمايي‌شده، به ترسيم روابط عاشقانه درقالب چهار سازه اصلي ديدار عاشق و معشوق(نقش‌پذيري اشخاص)، موانع و مشكلات، وصال و مرگ مي‌پردازد و بخش خيالي قصه را مي‌سازد. توليد معناي قصه از اين رهگذر محقق‌مي‌شود. از اين‌رو، اين ‌امر در داراب‌نامه با بازنمايي‌ عشق ديني و چگونگي ترسيم روابط عاشقانه از رهگذر آن به گفتمان يكدست برتري‌جويانه ملي-سلطنتي با نگرشي پدرتبارانه انجاميده‌است.
چكيده لاتين :
Discourse in stories is formed through a combination of meaningful and reciprocal relations between narrator and listener and in association with socio-political and extratextual factors. This is constructed via the appearance and dominance of love-related themes rather than chivalry and heroic, as related to narrative links between the structure and functions of love. Dârâbnâmeh, due to its associations with social happenings and the listener’s needs during the period of creating and recreating of the stories (i.e., Sasanian, Ghaznavids, or Ghorian), prepares a good ground for this research. This was studied at two levels, namely, structure and function of love. The findings reveal that in replacing the love-related themes with those of chivalry, love reconceptualisation is primarily shaped. This means that the story’s reliance on one of its reflective settings, such as epic-religious texts or the time of recreation, is revealed. The narrator, later, by focusing on that earlier reconceptualised love illustrates love affairs through four constructs, namely, lovers’ dates, problems and troubles, reaching each other, and death. As such, creating the meaning of the story is possible. Accordingly, in Dârâbnâmeh this has been achieved through reconceptualising a religious love, illustrating love affairs, and centralised and supremacist national-royal discourse.
سال انتشار :
1401
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
فايل PDF :
8721166
لينک به اين مدرک :
بازگشت