عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي مباني ورود ايران و ايالات متحده به بحران سوريه از منظر حقوق بينالملل
عنوان به زبان ديگر :
Comparative Review of Iran and US Interance to Syria Crisis from perspective of International Law
پديد آورندگان :
اكبرپور، حميدرضا پژوهشكده مطالعات استراتژيك خاورميانه، تهران، ايران , شريفي، شهاب دانشگاه عالي دفاع ملي (داعا)، تهران، ايران
كليدواژه :
بحران سوريه , دفاع مشروع , رضايت , مسئوليت حمايت , ائتلاف بين المللي
چكيده فارسي :
خيزش ملتهاي عرب عليه حكام خود كه به بهار عربي معروف شد، موجي از تغييراتي اساسي سياسي را در خاورميانه و شمال آفريقا آغاز كرد. يكي از كشورهاي درگير با اين مسئله، سوريه بود كه با وجود گذشت يك دهه، هنوز هم آبستن حوادث بيشمار است و آن اعتراضات ابتدايي به مرور به بحراني در سوريه تبديل شد كه به طور عملي به مركز ثقل بسياري از كنش و واكنشهاي بينالمللي بدل شده است. اين پژوهش با تاكيد بر اين بحران بينالمللي و حضور كشورهاي متعدد در قلب آن، به بررسي استدلالات حضور ايران و ايالات متحده به عنوان دو محور و بازيگر اساسي در تحولات سوريه خواهد پرداخت و در پي پاسخ به اين سوال است كه توجيه حقوقي هر يك از اين دو كشور در جهت حضور در خاك سوريه چيست و داراي چه مبناي حقوقي و چه ميزان پذيرش در حقوق بينالملل است. بيشك پاسخ به اين سوال ميتواند مبناي اقدامات ديگر به ويژه در فرداي اتمام اين بحران باشد. بر اساس يافتههاي اين پژوهش، حضور ايران مبتني بر رضايت دولت سوريه بوده است و اين امر در كنار دفاع مشروع و مجوز شوراي امنيت، يكي از راههايي است كه وصف توسل به زور را خنثي ميكند. در مقابل، مباني ورود ايالات متحده با توجه به دو مقطع زماني و اهداف متفاوت، بر دو قسم است. در مجموع استدلالهاي اين دولت مبتني بر قطعنامههاي شورا و يا حق دفاع مشروع، فاقد مبناي دقيق و استحكام كافي است و بر همين اساس ورود ايالات متحده را فاقد مباني حقوقي مستدل و متقن كرده است. علاوه بر اين تمسك به نظريات و دكترينهاي نوين نيز راهگشا و توجيهكننده اين حضور و اقدامات آن دولت نميتواند باشد. در اين پژوهش، جمعآوري اطلاعات از طريق روش كتابخانه اي صورت گرفته است و در نتيجه گردآوري منابع با مراجعه به متون موجود و جمعآوري فيشهاي تحقيق و نقد و بررسي آنها صورت ميگيرد و منابع اطلاعاتي مورد استفاده شامل منابع كتابخانهاي و اينترنتي است. اما روش اجراي اين تحقيق بر مبناي روش توصيفي–تحليلي است. بازه زماني اين تحقيق نيز مابين سالهاي 2011 ميلادي تا 2021 ميلادي است كه دولتهاي ايالات متحده و ايران به بحران سوريه ورود كردند و در خاك سوريه مستقر شدند.
چكيده لاتين :
The rise of Arab Nations against their rulers or Arab Spring was a start point of important political changes. One of those countries was Syria that its developments changed international environment. This paper studies the Syria crisis and US – Iran’s reasons for entrance in this crisis. What is juridical reasoning of two countries? Finding a legal response for this critical question can a basic for other activities after Syria crisis. According to conclusions of this paper, entrance of Iran to Syria crisis was following of demand of Damascus and this entrance can be a legitimate Defense not an offence. However, the US entrance to Syria crisis don’t have a legal and legitimate base. Reference of US to new theories and doctrines is insufficient justify its intervention in Syria. This research has concentrated on timespan of last decade (2011-2021) ant its method is analytic and descriptive.
عنوان نشريه :
مطالعات خاورميانه